عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
1 | 3842 | dalahoo4631 |
![]() |
4 | 8368 | dalahoo4631 |
![]() |
5 | 5213 | dalahoo4631 |
![]() |
3 | 13145 | dalahoo4631 |
![]() |
0 | 7388 | admin |
![]() |
0 | 5025 | admin |
![]() |
0 | 6065 | admin |
![]() |
0 | 4484 | admin |
![]() |
0 | 6543 | admin |
![]() |
0 | 17444 | admin |



در اکتبر 1986 (مهر 1365) ، سری دوم خلبانان فراگ فوت اعزامی به افغانستان به همراه تعدادی از هواپیماها که نیاز به تعمیرات اساسی داشتند به روسیه برگشتند و خلبانان جدیدی جایگزین آنها در تیپ 378 ام هوایی شدند.




ایران در سال ۱۳۶۸ ، ۲۴ فروند میگ ۲۹ را از شوروی دریافت کرد که شامل ۱۸ فروند نسخه تک سرنشینه و ۶ فروند میگ۲۹ یو بی آموزشی بود . نسخه تحویلی به ایران نسخه صادراتی میگ۲۹ A بود که در ان زمان نیز تنها نسخه تولید میگ ۲۹ بود و با تمامی مشکلات نسخه پاییه A تنها گزینه ایران برای این جنگنده بود.


در جنگ افغانستان کنترلر های شکاری خط مقدم که عموماً همراه با نیروهای زمینی در منطقه مستقر می شدند نه تنها موقعیت هدف و میزان خسارت وارده بعد از بمباران که میزان کارایی هر نمونه از تسلیحات - به ویژه سلاح های تازه تحویل شده - بر علیه اهداف مختلف را نیز تحلیل و به اسکادران گزارش می کردند.

فیرچایلد ریپابلیک ای-۱۰ تاندربولت ۲ (به انگلیسی: Fairchild Republic A-10 Thunderbolt II) از جمله نخستین هواپیماهای نظامی آمریکایی است که برای حمایت نزدیک از نیروهای زمینی به هنگام نبرد طراحی و ساخته شدهاست.این هواپیما که طرحی ساده اما کارآمد دارد با دو موتور توربوجت و گنجایش یک خلبان، برای مقابله با اهداف زمینی مانند تانک، زرهپوشهای مسلح و دیگر اهداف نظامی مسلح بهکار میرود. پشتیبانی از نیروهای خودی در شب و روز از فاصله نزدیک از جمله دیگر تواناییهای این هواپیمای نظامی است.


بدون شک ، جنگنده / بمب افکن F-4 ، یکی از شاهکارهای خلقت صنعت هوانوردی نظامی بشمار می رود . برای کسانی که از عالم هوانوردی سررشته ای ندارند ، F-4 ، کلمه ای غریب است ، اما فانتوم را همه می شناسند . شهرت و محبوبیت این واژه ، به حدی است که در گفتگوهای عامیانه و کوچه بازاری ، نیز جایی برای خود ، دست و پا نموده است .

طیف وسیع سلاحهای قابل حمل توسط فانتوم اف 4
در طی چهار دهه خدمت در ارتش آمریکا، فانتوم تمامی وظایف جنگی که بر عهده اش نهاده شد به انجام رساند و هنوز در برخی کشورهای دنیا همچون نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به خدمت خود ادامه می دهد. شهید دوران از بهترین خلبانان این نوع جنگنده در دنیا محسوب می شد که قادر بود این هواپیما را در مرزهای توانایی اش به خدمت درآورد.

معرفی سوخو 24 نهاجا / شمشیر برنده نیروی هوایی ارتش
نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در طول 8 سال جنگ تحمیلی از نداشتن مهمات دورایستا رنج می برد و بخش عمده تلفات وارده بر ناوگان نهاجا، خصوصا جنگنده های اف 4، به دلیل نبود این مدل تجهیزات مخصوصا موشک های ضد رادار ایجاد شد.
پس از پایان جنگ تحمیلی، جمهوری اسلامی ایران به تعدادی هواپیمای بمب افکن ضربتی سوخوی 24 دست پیدا کرد که این هواپیماها، مزیت خاصی را به نیروی هوایی کشورمان می داد؛ هواپیمای ضربتی با بالهای متغیر که توان پرواز در ارتفاع بسیار پایین و حمله به اهداف استراتژیک دشمن را دارند.

پرنده شناسایی تاکتیکی RF-4G
هنگامی که ویت مین ها در سال 1960 برای تسلط بر ویتنام جنوبی ، دست به حملات پراکنده علیه ویتنام جنوبی زدند ، ایالات متحده به درخواست حکومت وقت ویتنام جنوبی ، مبنی بر ارسال کمک نظامی پاسخ مثبت داد . بدنبال این مساله ، چند صد کارشناس نظامی آمریکایی برای آموزش ارتش ضد کمونیست ویتنام جنوبی به منطقه اعزام شدند . با این وجود ،این نبرد طی سالها بتدریج به یک نبرد تمام عیار و فرسایشی مبدل گشت . اما وقتی مبحث بازدارندگی در مقابل حملات پراکنده ویت مین ها پیش کشیده شد ، این فانتوم ها بودند که درسراسر دهه 60 میلادی بعنوان یک عامل مهم در کند وخنتثی نمودن حملات شمالی ها نقشی پررنگ را ایفا کرده و ثابت نمودندکه یکی از موثرترین عوامل در برتری آتش واحدهای زمینی بشمار می آیند . اما در این میان ، آنچه که بطور نسبی از اجرای حملات هوا به زمین مهم تر و صد البته ناشناخته تر بشمار می آمد.

پس از طراحی وساخت بمب افکن راهبردی B- 70 توسط آمریکا، متخصصان شوروی سابق متقابلاً به طراحی و ساخت هواپیمایی با سرعت و ارتفاع پرواز بالا اقدام کردند. این جنگنده شکاری که MIG- 25 Foxbat نام نهاده شد، سریعترین و بلندپروازترین هواپیمای جهان در آن ایام محسوب میشد. جنگنده شکاری رهگیر MIG-25 که توسط شرکت « میکویان گورویچ » ساخته شد، دارای سرعت 2/3 ماخ ( از ارتفاع 13 کیلومتری به بالا) و 85/0 ماخ در سطح دریا و برد دو هزار و 575 کیلومتر، قابلیت پرواز تا ارتفاع 37 هزار و 650 متری، مجهز به دو دستگاه موتور توربو جت R-31 ساخت تومانسکی با پس سوز و کشش فو ق العاده هر کدام 110 کیلونیوتن، بهره مند از رادار فاکس فایر ( نام ناتو) و سه رادار هشداردهنده سایرنا، نرخ اوج گیری 12 هزار و 480 متر در دقیقه، مسلح به دو جفت موشک حرارتی AA-7 ایکس/ AA-8آفید و موشک هدایت شونده AA-6 آکرید میباشد.

انقلاب پرشتابی که در صنعت طراحی سازه های هوایی در دهه ۱۹۵۰ میلادی رخ داد باعث به وجود آمدن چندین مخلوق شگفت آور هوایی شد. در این میان چند هواپیمای جنگنده، بمب افکن، رهگیر شکاری و... ساخته شد که هنوز هم در تاریخ هوانوردی خاطراتشان محفوظ مانده است. یکی از پروژه های جالب ولی ناموفق آمریکا در این دوران، ساخت هواپیمای A-5 بود، هواپیمایی ملقب به پارتیزان (Vigilante) ساخت شرکت مجرب نورث امریکن (North American).

پس از جنجال سياسي سال 1960 در مورد سقوط يک فروند هواپيماي جاسوسي امريکايي - يو بر فراز خاک لاخاد جماهير شوروي، دولتمردان ايالات متحده نسبت به بقيهء طرحهاي مربوط به هواپيماهاي مربوط به هواپيماهاي نفوذي بيمناک شدند و در سال بعد برنامهء بمب افکن بلند پرواز XB70 را لغو کردند. با اين حال، انديشهء نفوذ بي خطر به خاک دشمن همچنان باقي ماند، تا آنکه به ساخت بمب افکن بال متغير B-1 در سال 1975با سطح مقطع راداري نسبتاً کوچک انجاميد. اما پيشرفتهاي صنايع دفاعي، از تکنولوزي B-1 سريعتر رشد مي کرد، به علاوه هواپيماهاي پيش اخطار هوابرد روسي در حال توسعه بودند. به اين ترتيب، معيارهاي طراخي يک بمب افکن دور پرواز نفوذي روز به روز از جنبهء عملکرد پروازي خارج ميشد. وبه جنبهء طراحي ويژهء آئروديناميکي و استفاده از مواد جاذب رادار براي کاهش سطخ مقطع راداري گرايش پيدا کرد.

بوئینگ بی-۵۲ جی - استراتوفورترس بمب افکن راهبردی
( Boeing B-52G Stratofortress BUFF (Big Ugly Fat Fucker
بوئینگ بی-۵۲ استراتوفورترس هواپیمای جت بمبافکن دوربرد فروصوت از نوع بمبافکن راهبردی است که در نیروی هوایی ایالات متحده به کار میرود.
این هواپیما برای ماموریتهای بازدارندگی هستهای در دوره جنگ سرد و به عنوان جایگزینی برای بمبافکن بی-۳۶ ساخته شد. اولین نمونه بی-۵۲ در سال ۱۹۵۲ پرواز کرد و از سال ۱۹۵۵ تاکنون به طور پیوسته در خدمت فعال ارتش ایالات متحده است. تولید این هواپیما تا سال ۱۹۶۲ ادامه داشت و ۷۴۴ فروند از آن تولید شد.

سوخوی 39 یک جنگنده چند ماموريته و نگارش جدید جنگنده سوخوی 25 فروگ فوت است، البته این جنگنده از قابلیت مانور بیشتر، پرواز در ارتفاع پایین بهتر و قابليتهاي درگيري هوا به هواي بهتري نسبت به سلف خود برخوردار است. این جنگنده همانطور که گفته شد همان سوخوی مدرنیزه شده است که توانایی نفوذ به سیستمهای دفاع هوایی دشمن را دارد بدون اینکه خطری آن را تهدید کند.
مزیت مهم این جنگنده خلبانی و نگهداری آسان آن و در عین حال ارزان بودن و قابلیت اعتماد زیاد به این جنگنده است. اولین سریالهای شروع سوخوی 39 در سال 1996 وارد خدمت شد. در سال 1984 اولین سری جدید پیشرفته سوخوی 25 موسوم به سوخوی 25 ( تی ) اولین پرواز خود را انجام داد.

چندین سال پیش (1970) زمانی که ویکتور بلنکو (خلبان شوروی سابق که بعدها به ایالات متحده پناهنده شد) با جنگده ی میگ25 خود توانست خط دفاع هوایی ژاپن را غافلگیر کند و از چنگ فانتوم های نیروی هوایی ژاپن بگریزد، زنگهای خطر در غرب به صدا درآمد. می توان گفت این نوعی پایان بر دوره ی طلایی معروف ترین جنگنده ی غرب طی دهه ی 60 و 70 میلادی بود. البته ناگفته نماند که سیستم اعلام خطر و بخش رادار ژاپن نیز عامل تاخیر در پرواز فانتومها بود؛ چرا که میگ25 می توانست در سطحی پرواز کند که از دید رادار پوشیده بماند، همچنین سرعت جنگنده ی میگ25 روسی به مراتب بیش از مدل آمریکایی بود (سرعتی حدود 3 ماخ یا 3300 کیلومتر بر ساعت).

در طول سالهای اولیه جنگ جهانی دوم، وینستون چرچیل که زیر فشار حملات هوایی آلمان از آینده بریتانیا بیمناک بود، تلاش فراوانی می کرد تا آمریکا را به عنوان یک غول اقتصادی-صنعتی وارد میدان کارزار به نفع خود نماید. با وجود تلاش بسیار، فرانکلین روزولت رییس جمهور آمریکا تمایلی به درگیر شدن در این جنگ بزرگ و جهانگیر نداشت.

برای ناتوان کردن دشمن در مراحل اولیه جنگ، هیچ شیوه ی مقابله ای بهتر از سرنگونی نقاط حساس و قابل اهمیت دشمن نیست. مسلماً که چنین کاری به وسیله نیروهای زمینی فقط در صورت اشغال کامل مرزهای دشمن امکان پذیر است. اما به مدد بمباران های هوایی خصوصاً از نوع استراتژیک نه تنها ضربه زدن به دشمن تسهیل می شود، امکان به کارگیری نیروهای بسیار کمتر در یک چنین حمله ای نیز به وجود می آید. ناتوانی روسیه در جنگ جهانی دوم در مورد ساخت بمب افکن های بزرگ استراتژیک برای همه آشکار بود و وسوسه ی ساخت یک چنین بمب افکنی در دوران جنگ سرد، درست پس از پایان جنگ جهانی دوم از هر چیزی برای اتحاد جماهیر شوروی جذاب تر و هیجان انگیز تر می نمود. یکی از مورد توجه ترین بمب افکن هایی که در نتیجه همین روند طراحی و تولید شد، بمب افکن Tu-95 بود که ساخت آن از دهه پنجاه میلادی رو به آغاز نهاد.

اهمیت بمب افکن های استراتژیک که قادر به نابودی تاسیسات زیربنایی در عمق خاک دشمن باشند ازدیرباز بر برنامه ریزان نظامی آشکار شده بود. در دسامبر 1939 سپاه هوایی ارتش آمریکا (که بعدها با استقلال از ارتش نام نیروی هوایی ایالات متحده را به خود گرفت) درخواستی رسمی را برای یک ابربمب افکن که قادر به حمل 9100 کیلوگرم بمب تا فاصله 4300 کیلومتری باشد ارائه کرد.
در پاسخ به این استعلام، شرکت های هواپیماسازی بوئینگ با مدل 345، کانسولیدیتد با مدل B-32، لاکهید با مدل XB-30 و داگلاس با مدل XB-31 وارد عرصه رقابت شدند. داگلاس و لاکهید خیلی زود ازمیدان رقابت پا پس کشیدند. اما کانسولیدیتد و بوئینگ به توسعه مدلهای خود ادامه دادند و به زودی بوئینگ باطراحی خود به نام B-29 Superfortress از رقیب خود پیشی گرفت.

در خلال آخرین سالهای جنگ سرد، نیروی هوائی شوروی ترکیبی از جنگنده های بازدارنده و ضربتی را به خدمت گرفت که میتوان به Sukhoi Su-24 Fencer نمونه ساخت شوروی و کوچکترF-111 و تکمیل شده Su-17 Fitter که خود برگرفته از Su-7بود، MiG-23BM و MiG-27 که هردو نمونه برگرفته از MiG-23 بودند اشاره کرد. دکترین شوروی در خلال این سالها به شدت توسط جنگنده های پرشمار جدید و نوپای آمریکا و ناتو خصوصا توسط اسکادرانهای F-15 و F-16 به چالش کشیده شده بود . فقط در صورتیکه جنگنده های خط مقدم شوروی از قبیل MiG-29 و Su-27 پیروز نبردهای هوائی میشدند این امکان به جنگنده های ضربتی با مانور کمتر مانند Su-24 Su-17 MiG-23BM و MiG-27 داده میشد تا سالم از مهلکه عبور کرده و به اهداف خود حمله کنند.

اولين فروند از نمونه توليدي هواپيماي پشتيباني تاكتيكي (جگوار) ، ساخته مشترك مجتمع هوافضائي بريتانيا (BAC) و كمپاني (برگه) فرانسه در تاريخ دوم نوامبر سال 1971، اندكي بيش از سه سال پس از نخستين پرواز نمونه اوليه هواپيما به پرواز در آمد . نخستين تحويل جگوار به نيروي هوائي فرانسه براي آغاز سال 1972 برنامه ريزي شده بود كه بدليل اشكالاتي در تكميل موتور ها به تعويق افتاد. نيروي هوائي فرانسه اولين واحدهاي عملياتي را از اواخر سال 72 شكل داد. اينها اسكادرانهايي متعلق به فرماندهي اول تاكتيكي هوائي بوده و در حمايت از نيروي زميني فرانسه كه در آلمان فدرال مستقر بودند عمل ميكردند. يگانهاي عملياتي جگوار در بريتانيا و آلمان از سال 1973 آغاز به شكل گيري نمود.