بهينه سازيهاي اسكاد
توليد سكوي پرتاب 2P19 عمر كوتاهي داشت چرا كه دولت در 10 اكتبر 1962 پس از آنكه تنها تعداد اندكي از آن ساخته شده بود، دستور توقف توليد سكوي پرتاب را صادر كرد، زيرا خروشچف تصميم به توقف توليد تانكهاي سنگين گرفته بود. اين تصميم چندان با نارضايتي ارتش همراه نبود، چراكه شاسيهاي چرخ زنجير به عنوان سكوي پرتاب موشك چندان ايده آل نبودند.
ارتعاشات ناشي از چرخ زنجيرهاي فولادي به تجهيزات حساس الكترونيكي پرتاب در خودرو و موشك منتقل مي شد و منجر به شكستهاي فني پيش از موعد مي شد. موسسه طراحي مركزي تيتان در ولگوگراد يك سكوي چرخدار جايگزين را توسعه داد. سكوي پرتاب 9P117 مبتني بر خودرو سنگين MAZ-543 8x8 بود.
شاسي چرخدار ارتعاشات كمتري به موشك واردمي كرد و قابليت اطمينان بهتر و هزينه هاي كاربري پايين تري داشت و البته كاهش نسبتا اندكي در عملكرد عبور از موانع ميداني و صحرايي نسبت به سكوي پرتاب چرخ زنجيري داشت.
نسخه توليدي اوليه از سكوي پرتاب خودكششي 9P117 كه مبتني بر خودرو سنگين MAZ-543 ساخته شده بود. اين نسخه را مي توان با فقدان سوراخهاي تهويه بر روي دريچه دسترسي به گهواره روي چرخهاي رديف جلو، از نسخه هاي بعدي آن تشخيص داد
تصوير مقياسي از سكوي پرتاب خودكششي 9P117M1
نمونه هايي از اين سيستم براي آزمايشهاي عملياتي در 1965 به كار گرفته شد و سكوي جديد در 1967 براي خدمت پذيرفته شد. نام سامانه موشكي موشك R-17 با سكوي پرتاب 9P117 بعدها به 9K72 البروس تغيير يافت، اگرچه شناسه 9K14 نيز همچنان متداولا به كار مي رفت. خودرو پرتاب 9P117 رسما اوراگان (توفان) ناميده شد ولي عموما به دليل جثه عظيم آن، خدمه روسي به آن كاشالوت (نهنگ اسپرم) مي گفتند.
سكوي پرتاب 9P117 طي دوران به كارگيري، توسعه هاي تكاملي مكرري را پشت سر گذاشت. سكوي اوليه 9P117 يك چهارچوب عمودساز تقويت شده خاصي داشت كه با استفاده از يكسري جكهاي هيدروليك كه روي چهارچوب قابل مشاهده بود، امكان بارگيري موشك را بدون نياز به جرثقيلهاي سنگين فراهم مي كرد.
كاربري اين سيستم دشوار بود و بالتبع، يك نسخه ساده شده از سكوي پرتاب به نام 9P117M توسعه داده شد. در اين نسخه، جرثقيل 9T31M موشك را از كشنده 2T3 بر روي سكو سوار مي كرد. همانند نسخه 9P117 ، يكسري تغييرات جزيي در توليدات 9P117M رخ داد كه در تصاوير مشاهده مي شود.
سکوی پرتاب خودكششي 9P117M يك چهارچوب عمودساز ساده داشت كه فاقد ويژگي جرثقيل روكار با جكهاي هيدروليك مربوط به آن بود
دو فروند سكوي پرتاب 9P117M در مراسم رژه اي در سپتامبر 1972 در پراگ. چهارچوب عمودساز ساده شده به خوبي در اين تصوير ديده مي شود
نسخه سوم و نهايي 9P117M1 مبتني بر خودرو سنگين بهينه سازي شده MAZ-543 بود كه بعدها به نام MAZ-7911 شناخته مي شد كه در آن به جاي موتور 525 اسب بخار D12A-525 از موتور قويتر 650 اسب بخار D12AN-650 به همراه ديگر بهينه سازيها در خودرو استفاده شده بود. تغيير ديگر اين نسخه، جايگزيني واحد قدرت جانبي APD-8P/28-2M و رادياتور GAZ-69 به جاي منبع قديمتر APD-8P/28-2 و رادياتور Pobeda بود. اين رادياتور جديد نيازمند تغيير قابل توجه در حفره هاي تهويه در جداره سمت چپ خودرو بود كه تشخيص اين نسخه را آسان مي كند.
همانند سكوي پرتاب، يكسري بهينه سازيهاي تدريجي نيز در موشك R-17 انجام شد. نسخه اوليه R-17 داراي برد موثر 270 كيلومتر بود. يكي از نخستين تغييرات اين موشك، تغيير سوخت آن به يك سوخت پرانرژي تر بود. پيشرانه موشك از اكسيد كننده AK-20I و سوخت TG-02 تونكا به اكسيد كننده AK-27I و سوخت TM-185 تغيير يافت. با اين تغيير و نيز ساير بهينه سازيها،برد بيشينه موشك جديد R-17M به 300 كيلومتر ارتقا يافت. موشك R-17M تحت عنوان سامانه 9K72 البروس-ام بهبود يافته معرفي شد.
تغييرات متعدد ديگري نيز طي توليد موشك R-17M ، در كارخانه شماره 235 وتكينسك رخ داد. در دهه 1970مخازن سوخت با افزودن يك روكش مخصوص بهينه سازي شد به گونه اي كه امكان نگهداري موشك به صورت شارژ شده كامل با سوخت تا 90 روز امكان پذير شد. طي تغييرات متناوب سياستها، ارتش شوروي مجموعه جديدي از شناسه ها را براي موشكهاي تاكتيكي خود در اوايل دهه 1970 اعمال كرد، كد موشك R-11 به R-170 و كد موشك R-17 به R-300 تغيير يافت.
اين سكوي پرتاب 9P117M آلمان شرقي جزو نخستين دسته توليدات اوليه اين محصول به شمار مي رود، كه مي توان با وجود حفره دريچه ثانوي پشت درب كابين ايستگاه پمپاژ در وسط خودرو آن را تشخيص داد
سكوي پرتاب خودكششي 9P117M1 از منبع قدرت جديد و موتور با تهويه رادياتور متفاوتي استفاده مي كرد، همچنانكه در اين سكوي پرتاب لهستاني ديده مي شود، پتوي عايق حرارتي 2Sh2 بر روي كلاهك به صورت الكتريكي گرم مي شد تا دماي كلاهك هسته اي را در حد مطلوب نگه دارد و اندكي پيش از پرتاب برداشته مي شد
علاوه بر موشكهاي پايه R-17 و R-17M ، دفتر طراحي ويژه ( OKB ) ماكيف يك نسخه با برد ارتقا يافته از موشك R-17 را تا برد500-600 كيلومتر توسعه داد، كه نخستين بار از ميدان تست كاپوستين يار در 1965 شليك شد. دقت آن بسيار ضعيفتر از موشك پايه R-17 بود. عملكرد اين موشك با موشك عملياتي 9M76 تمپ ( SS-12 اسكيل بورد) همپوشاني داشت، به گونه اي كه ظاهرا به صورت استاندارد به خدمت ارتش شوروي در نيامد. اين موشك توسط سرويس جاسوسي آمريكا كد موقتي KY-3 گرفت ولي بعدها SS-1d اسكاد سي ناميده شد.
خودرو معروف maz حامل موشک ها اسکاد
منابع روسي تاكنون آمار كل توليد موشك اسكاد را فاش نكرده اند، ولي بر اساس برآورد منابع آمريكايي حدود 10.000فروند توليد شد كه حدود 5.000 تا 6.000فروند از آنها تا سال 1997 همچنان در زرادخانه هاي سطح جهان وجود داشت. تعداد كل سكوهاي پرتاب 9P117 توليد شده نيز رسما منتشر نشده است. منابع روسي عنوان كردند كه تعداد 661 فروند سكوي پرتاب اسكاد بي و 1.370 فروند كلاهك هسته اي مربوط به اين موشك تا سال 1991 در كشورهاي پيمان ورشو وجود داشته است. بر اين اساس، با توجه به آمار موشكها، موارد صادر شده، و نرخ فرسودگي تجهيزات، تعداد كل سكوهاي پرتاب توليد شده دست كم برابر 800 فروند بوده است.
كلاهكهاي اسكاد
موشك R-17 اساسا به عنوان حاملي براي حمل كلاهكهاي هسته اي تاكتيكي توسعه داده شد. در دوران صلح، اين كلاهكها جدا از موشكها در زرادخانه هاي ويژه GRAU (فرماندهي توپخانه موشكي مركزي) نگهداري مي شد. براي مثال، در دهه 1970 به ازاي 1.125موشك R-17 موجود در زاغه هاي زرادخانه هاي GRAU در اتحاديه شوروي، 1.080كلاهك هسته اي وجود داشت. الگوي كلي به اين شكل بود كه به ازاي هر 25 فروند موشك، يك سرجنگي شيميايي وجود و بقيه به كلاهكهاي هسته اي مجهز مي شدند.
كلاهكهاي هسته اي تحت مسئوليت فرماندهي مركزي دوازدهم وزارت دفاع ( 12 GUMO ) بود، سازماني كه مسئوليت كنترل، نگهداري و به كارگيري تسليحات هسته اي را داشت. كلاهكهاي هسته اي براي واحدهايي كه با ناتو مواجه بودند در زاغه هاي ويژه اي به نام پايگاه هاي فني موشكي ) RTB ( نگهداري مي شد كه در دوران جنگ به نام پايگاه هاي فني موشكي سيار ( PRTB ) شناخته مي شد. براي مثال، در آلمان شرقي دو مورد از اين زرادخانه ها در مينبورگ و استولزنهاين، و در لهستان يك زرادخانه نزديك استارگارد شسينزكي قرار داشت.
12 GUMO
سامانه موشكي 9K72 )اسكاد بي( خانواده اي از كلاهكهاي استاندارد شده به وزن يك تن متريك ( 2.205پوندي ) را به كار مي گرفت، به گونه اي كه موشك تنها به يك مجموعه از دستورالعملهاي محاسباتي و يك سري از جداول تير نياز داشت.
كلاهكهاي هسته اي عموما در خودروهاي ويژه اي مانند 9F21 و 9F233 كه كاميونهاي استاندارد شوروي بود حمل مي شد، و پشت اين خودروها به محافظ داراي تهويه مطبوع براي كنترل دماي كلاهك مجهز شده بود. پرسنل تيپ حراست ويژه كلاهك از 12 GUMO ، كلاهك را از RTB به واحد مربوطه در ميدان همراهي مي كردند. سيستم كنترل كلاهكهاي هسته اي شوروي الزام كرده بود كه براي فعال كردن سامانه ايمني و تسليح كلاهك هسته اي، پرسنل تيپ ويژه، كانكتورهاي AK-1 و AK-2 را به كلاهك وصل كنند.
كلاهك هسته اي سامانه موشكي، محموله استاندارد شده 8F14 بود كه در ابتدا همان بمب هسته اي فیزیکی 8k11m (مربوط به اسکاد A) را با قدرت 5-80 هزار تن در برداشت.موسسه اتحادیه تحقیقات علمی فناوری فیزیکی (VNIITF) در کاسلی،در نزدیکی چلیابینسک،این سرجنگی هسته ای را برای موشک اسکاد توسعه داد.اما عمر ین کلاه جنگی کوتاه بود ودر 1964 با سرجنگی 9N33 جایگزین شد.
که ترکیبی از محموله کلاهک جنگی 8F14 و محموله فیزیکی 269A ایزدلی به شمار می رفت و دارای قدرت های 10،20،40 یا 100 هزار تنی بود.
خانوداه نهایی کلاه هاک های هسته ای در دهه 70 میلادی عملیاتی شد،این 9N72 بود که با ترکیبی از 8ب14 FH با محموله فیزیکی RA-17 بهبود یافته بود که که کلاهک های بسیار "تمیزتر" با قدرت بالاتر از 200،300 و 500 هزار تنی به شمار می رود.
خانواده كلاهكهاي غيرهسته اي 8F44 نيز توسعه يافت، كه عمدتا براي تسليح موشكهاي صادراتي R-17E به كار مي رفت. سرجنگي 8F44F كلاهك متعارف حاوي مواد منفجره بود. هنگامي كه در برد بيشينه 300 كيلومتر شليك مي شد با سرعت 1.4 كيلومتر بر ثانيه اصابت مي كرد و نوعا اثر تخريبي آن آن چاله ای به عمق 1.5 تا 4 متر و 12 متر قطر بود. سرجنگي 8F44G تومن-3 يا كلاهك شيميايي استاندارد حاوي محموله اي از 555 كيلوگرم ماده شيميايي VX تغليظ شده بود. در اين كلاهك از يك فيوز مجاورتي و يك خرج پخش كننده براي پخش مواد شيميايي پيش از اصابت به زمين استفاده مي شد. بسته به ارتفاع پخش و شرايط باد در سطح زمين اين كلاهك مي توانست ناحيه اي تا طول 4 كيلومتر و عرض600 متر را آلوده كند. كلاهك 8F44K كاستكا يك كلاهك خوشه اي بود كه در اواخر دهه1970عملياتي شد و 42 عدد بمبلت تركشي حاوي مواد شديدالانفجار به قطر 122 ميليمتر را حمل مي كرد.
فهرست (اسکاد A R11 - نام اسكاد -اسكاد در دريا - B اسكاد :R-17 - بهينه سازي اسكاد - كلاهكهاي اسكاد -انواع مخفي اسكاد- سازمان دهي اسكاد- پرتاب اسكاد -اسكادهاي پيمان ورشو -گسترش اسكاد -اسكاد در جنگ: مصر- اسكاد در جنگ: عراق -اسكاد در جنگ: ساير منازعات - اسكاد در جنگ: افغانستان - گسترش اسكاد: كره شمالي)
پایان قسمت ششم
ادامه دارد....