loading...

میلیتاری (Military) |مقالات نظامی

بشر پس از پشت سر نهادن زندگی غارنشینی و انتخاب روش جدید زیستی در دشت ، مجبور شد به تدریج مازاد حیوانات شکار شدۀ خود را اهلی نماید.این امر چه برای حیات کوچ رو و چه در زمان یک جا نشینی و پرداختن به ک

آخرین ارسال های انجمن
عادل خوجه بازدید : 2051 چهارشنبه 15 مهر 1394 نظرات (0)

بشر پس از پشت سر نهادن زندگی غارنشینی و انتخاب روش جدید زیستی در دشت ، مجبور شد به تدریج مازاد حیوانات شکار شدۀ خود را اهلی نماید.این امر چه برای حیات کوچ رو و چه در زمان یک جا نشینی و پرداختن به کشاورزی ضرورت داشت .

مخصوصاً زمانی که برای امر کشاورزی استفاده از وجود حیوانات اهلی شده از جمله گاو مشخص تر گردید.هرچند به اعتقاد باستان شناسان اولین حیوانات اهلی شده در این دوران توسط انسان ها ، سگ و گوسفند بود ، اما در بعضی از نقاط آسیای میانه انسان ها اولین بار اسب را اهلی نمودند.

اغوزهای استپ وسیع و پهناور آسیای میانه نیز به دلیل ضرورت زندگیشان علاقه و توجۀ زیادی به اسب داشتند ، چراکه زندگی صحرانشینی آنها به چند عامل که یکی از آنها وجود اسب بود پیوند عمیقی داشت .

اسبان در امرار معاش آنان ، مسافرت ، شکار ، حمل و نقل ، آلمان ها ، جنگ و... نقش مهمی ایفا می کردند. به همین جهت به تدریج مراسم خاصی نیز برای اسب در نظرگرفتند ، چنانکه هنوز هم «جشن اسب» در کشور ترکمنستان هر ساله در آخرین یکشنبه آوریل برگزار می گردد.این جشن و مراسم را باید یادگار همان دوران و یادمان آیین گذشته اغوزها و اخلاف آنها یعنی ترکمن ها دانست.

 

جشن اسب ترکمن

جشن اسب ترکمن

جشن اسب ترکمن ها که هر سال در فصل بهار برگزار میشود

 

به اعتقاد فاروق سومر : « ثروت اغوز ها را گله های گوسفند ، اسب ، شتر و گاو تشکیل می داد . اسب نزد آنها مانند شتر در نزد عرب ها بود . با اسب به مسافرت و شکار می رفتند ، گوشت آن را می خوردند ، شیر آن را می نوشیدند و یا از شیر اسب مشروب محلی به نام قمیز درست می کردند .»

به علاوه اسبان به عنوان هدایای لوکس و با ارزش نیز درجایگاه رفیعی قرار می گرفتند . در این مور بعدها بازماندگان اغوز ها یعنی ترکمن ها ، برای برقراری روابط دوستانه با حکام نقاط مختلف از جمله ایران ، افغانستان ، خیوه ، نخست با اهداء اسب های پرورش یافته ، اقدام به چنین کاری کرده و سپس باب مراوده را باز می نمودند .

اسب در فرهنگ عامه ، فلکور و تاریخ فرهنگی همۀ اغوز ها ، چه ترک و چه ترکمن مقام و اعتبار خود را یافته و همچنان محفوظ مانده است .در داستانِ دده قورقود ، قهرمانان همیشه از وجود اسب های چابک بهره می برده اند . در موسیقی نیز حضور اسبان مبرهن و واضح است آن چنان که گروهی از پژوهشگران بعضی از ریتم های موسیقی ترکمن به خصوص در نواختن دوتار ، یورتمه و چهار نعل اسبان را می شنوند .

در «لاله» ها و «هودی» ها دختران و زنان ترکمن ، گاه بهترین خواسته های دل های دردمندشان همانا فرزندان شجاع ، پهلوان و سوارکار بوده است .

در اشعار شاعران بزرگ ترکمن همچون مختومقلی ، مسکین قلیچ ، دولت محمد آزادی ، کمینه و... به اسب و ارزش و اهمیت آن اشاره مکرر گردیده است .

 

زندگی یک خانواده ترکمن در اعصار گذشته که شامل یک آلاچیق و اسب و... میشده است 

 

در ادبیات ، کنایات ، باورها ، ارسال المثل ها ، ضرب المثل ها و.. بازتاب حضور و اهمیت اسب را در تاریخ حیات قوم ترکمن میتوان یافت . برای زنیت بخشیدن به این مبحث فقط به چند مورد ضرب المثلهای مربوط به اسب اشاره می گردد :

 

آت اورکـــــن یـــــــریندان ، ارقورخــــانه یریندان قـــــاچار

ترجمه = اسب از جایی که رم کرده و مرد از جایی که ترسیده گریزانند

آت یـــــــنگ یــــورگ بـــولانیندن ، بــــختینگ یــــورگ بولسون

ترجمه = امیدوارم بخت و اقبال تو از تک اسب تندرو هم تیزتر باشد

آت قــــلقنی ایـــــــه ســـــــی بـــــــــیلر

ترجمه = عادت و قلق اسب را صاحب آن می داند

آت یــــــنگ بــــــارقا دست تـــــــانی ، آت آت یـــــــنگ بــــارقایول

ترجمه = تا وقتی که پدرت زنده است دوستانت را بشناس ، و مادامی که اسب داری راهها را

آت قــــــادیرینی مـــــــسینان بــــــــیلر ، اوق قـــــادیرینی آتــــــــان

ترجمه = قدر اسب را سوار می داند ، و قدر تیر و کمان را شکارچی

 

همچنین باید متذکر شد که در مراسم جشن و سرور از جمله عروسی ها این وجود اسب و اسب سواران بوده و هستند که بر شادی و شادابی ها می افزوده اند ، بی جهت نبوده است که غز ها (اغوزها) به ویژه ترکمن ها در طی قرون به داشتن اسبان اصیل ، زیبا ، با استقامت و پرتوان نازیده و خود زبان زد خاص و عام بوده اند . برای اثبات این مدعا باردیگر نظری و گذری بر نوشته ها و متون مختلف در گذشته می اندازیم .

 

 

ابولحسن علی بن حسین مسعودی مورخ و جغرافیدان بزرگ اواخر قرن 3 و اوایل قرن 4 هجری قمری در کتاب معروف خود «مروج الذهب» می نویسد : « پس از پادشاهان چین یکی از ملوک ترک ترک است که فرمانروای شهر کوشان و شاه ترکان تغزغز باشد و او را شاه سباع و شاه اسبان نیز گویند ، زیرا هیچ یک از ملوک جهان مردان جنگاورتراز او ندارد و همچون او به خونریزی ، بی باکی و دلیری نیست و بیشتر از او اسب ندارد. قلمرو وی میان چین و بیابان های خراسان فاصله است . »

 

مارکوپولو اسب ترکمن

مارکوپولو جهانگرد ونیزی

 

مارکوپولو در سفرنامه اش که آن را به سال 1289 میلادی (قرن 7 هجری قمری) نوشته ، در موارد مختلف به ترکمن های سلاجقۀ شام اشاره دارد ، از جمله در یک مورد چنین می نگارد : « اسبان و قاطرهای ترکمن نجیب ، خوب و تندرو هستند . »

در یک گزارش تاریخی متعلق به قرن 7 هجری قمری (1328 میلادی) که توسط یک هیئت بزرگ سیاسی اروپا تنظیم شده ، آمده است : « اسبی برای قاآن به خانبالغ آورده اند ، این هدیۀ شگفت ، هیجان و شور بزرگی در دربار به پاکرد و یک دانشمند چینی به یادبود این واقعه عظیم شعری سروده است . باید یادآورد شد که چینیان از قرن ها پیش اسبانی نیرومند نواحی غربی به ویژه اسبان ترکمن را بهترین اسب می شناختند . تملک این اسبان آسمانی یا چنانکه آنها را اسبان عرق خون بار نیز می نامیدند در قلمرو قاآن شهرتی یافته و جنبۀ جادویی و دینی پیدا کرده بود و آن را وسیلۀ سفر مناسبی برای قاآن در سفر اسرار آمیز به جهان جاودان می پنداشتند و نیز در آرامگاه او قربانی می کردند . »

دروویل که به سال 1812 میلادی و عصر حکومت فتحعلی شاه قاجار به ایران آمده بود دربارۀ اسب ترکمن می نویسد : « فتحعلی ، شاه ایران هربار که به شکارگاه می رود تعداد زیادی حیوان صید می کند و از گوشت شکار برای هریک از نوکران و درباریان سهمی می فرستند . آنها نیز مجبورند انعامی به حاملین هدیۀ شاه بدهند . شه سواره به شکار می رود و اسب ترکمنی را بر اسبان عربی ترجیح می دهد زیرا اسبان عربی ریزتر و سرکش ترند ، بنابراین شاه نمی تواند سوارکارماهری باشد .»

 

اسب ترکمن نژاد آخال تکه که مادر نژاد اسب ها جهان به شمار می آید

 

 

شاهزاده خسرو میرزا که بعد از قتل گریبایدوف در تهران ، به همراه هیئتی عازم پطرزبورگ روسیه شده بود ، در آنجا از اصطبل امپراتور هم دیدن کرد . وی اندکی بعد در سفرنامۀ اش نوشت : «در تربیت اسبان بزرگ و کوچک روس ها کمال اهتمال را دارند ، اسبان چاقی که نمونۀ آنها در ایران کمتر به نظر می رسد . در پاکی تخم اسبان هم نهایت سعی را دارند و آنها را از اسبان ترکمان ، عرب و انگلیسی تحصیل می نمایند .»

بارنز در سال 1833 میلادی نوشت : « این آمادگی اسب عبارت بود از دوانیدن اسب بعد از یک مدت طولانی ، پرهیز از دادن آب و غذا به حیوان ، به نحوی بی نظیر آنها را مقاوم می سازد . ترکمن ها در این موارد علوفه سبز و برگ تازه را از غذای اسب حذف می کنند و خوراک آنها را به مواد خشک محدود می نمایند . آنها اسب را تا حد عرق کردن خسته می کنند تا چربی بدنش کاملا ً ازبین برود و معتقدند که به این ترتیب گوشت اسب سفت و سخت می شود و به آب کمتری نیاز خوهد داشت . اسب ترکمن با چنین پرورشی اسبان اروپایی و عربی را پشت سر می گذارد . خوراک کمی که اسب به آن عادت کرده ترکمن را قادر می سازد به آسانی نیاز خویش را تامین کند .

او مقداری جو و نان و آرد تغذیۀ خودش و اسبش حمل می کند . در پیشروی ها گاهی این مواد خوراکی را در محل مخشصی زیر خاک پنهان می سازد تا موقعی که از هجوم برگردد . بدین قرار در بازگشت به صحرای ترکمن گرچه هفته ها تا قرارگاه فاصله باشد ، برای خود و اسیرانی که به همراه آورده آذوقه دارد . »

لیدی شل در خاطراتش چنین نگاشته است : « موفقیت ترکمن ها در انجام عملیات برق آسا بیشترمرهون اسب هایی است که در اختیارشان می باشد . اسب های ترکمن پس از تعلیمات لازمه قادرند روزهای متوالی و هر روز 100 مایل (تقریبا 160 کیلومتر) راهپیمایی نمایند . این اسب ها چنان قوی هستند که می توانند تمام روز و شب را با حرکت و قدم های بسیار سریع که تقریباً یورتمه است طی طریق کنند . »

 

نادرشاه و اسب نژاد ترکمنش

 

 

ملکم می نویسد : « از فوت نادرشاه تا استقرار سلطنت آقا محمد خان غالباً علی الاتصال تراکمه به اطراف ایران تاخته اند و ممالک و مسالک را عرضه یغما و تاراج ساخته اند . آنها نه فقط بلاد و اطراف خزر را تطاول بلکه به عراق نیز پای جسارت نهادند .. وچون اسب های ایشان قوی و با اینگونه سفرهای شاقعه عادت داشتند ، تعقیب ایشان فایده ای نداشت . اسب ترکمانی حیوانی قوی ، قوایم و خوش اندام است و از 1.5 ذرع تا دو گره بالا قد آن می شود . نژاد آن از عرب است (؟!) و چون اسب عربی با مادیان مکی جمع شود و کرۀ این دو در مراتع خصبه چراکند، بر قوت و عظمت جثه اش می افزارید . نگارنده این اوراق (منظور ملکم است) بعد از آنکه به دقتی تمام تحقیق مطلب نمود معلوم گشت که سواره ترکمان که از صدها مایل مسافت به ایران می رفته اند ، روی هم رفته در نهضت ، مقابلت و مراجعت روزی 100 مایل (160 کیلومتر) اسب می تاخته اند.آنها اسبهایشان را به طوری که ما در اسب دوانی ریاضت می دهیم به جهت اینگونه کارها تربیت می کنند. »

وامبری هم در سال 1863 میلادی شرح جالبی دربارۀ اسب ترکمن داشته و می نویسد : « وسیلۀ تاخت و تاز تراکمه اسب است که ترکمن آن را به همه چیز حتی زن و فرزند خویش ترجیح می دهد . پرورش اسب ترکمنی دیدنی است که چگونه حیوان را در برابر آفتاب و سرما می پوشانند و تجهیزات زینتش چه تجملی به کار می برد . در صورتی که خودش کهنه پاره به جای لباس بر تن دارد و از این تضاد هم به هیچ وجه احساس ناراحتی نمی کند . قامت اسب های ترکمن های تکه بسیار بلند و به سرعت خیلی معروفند ولی خیلی مانده از حیق جوهر و محکمی به پای اسب های ترکمن یموت برسند .

پرورش دهندگان ترکمن فقط به سه قسم حیوان یعنی اسب ، گوسفند و شتر علاقه دارند . از لحاظ مردم آسیای میانه اسب یک نوع وجود ثانی خودشان محسوب می شود و نژاد های مختلفی دارند که به واسطۀ صفات عالیشان تمیز داده می شوند . راجع به طرز پرورش و تربیت و همچنین اقسام مختلف آن ممکن است چندین کتاب به رشتۀ تحریر در آورد ولی این مطلب به کلی از موضوع مطالعات من خارج می باشد و من به شرح مختصری از آن اکتفا می کنم .

 

 

نژاد و خانوادۀ اسب های ترکمنی تقریباً به اندازۀ شاخه های نژاد خود این چادرنشینان بسط دارد و تقسیم بندی ذیل ممکن است مورد توجه قرار گیرد :

الف اسب ترکمنی : در بین اینها فرق عمده ای بین نژاد تکه و یموت وجود دارد . صفت ممیزۀ نژاد تکه که مشهورترین نوع آن کوراوغلی و آخال ات بلندی فوق العادۀ قدشان می باشد (16 تا 17 پالم) ، دارای استخوان بندی سبک ، کلۀ زیبا ، روش باوقار و ساختمان هیکلشان دارای شکوه خاص و علاوه بر سرعت فوق العاده ، قوه و قدرتشان بی نظیر است . به طور کلی اسب ترکمنی از هیکل کشیده و دم تنک و زیبایی سر و گردن ( که متاسفانه تمام یالش را می چینند) و پوست ظریفش که دارای جلوۀ خاصی است ، تشخیص داده می شود . این صفت اخیر را مدیون آن است که چه در زمستان و چه در تابستان با چندین جل نمدی او را محفوظ می دارند . اما ارزش پولی آن بسته به خوبی و بدی از صد تا سیصد دوکا تغییر می کند ولی در هر صورت بهای آن از سی دوکا کمتر نمی شود .

ب- اسب ازبک : شبیه یموت است ولی استخوان بندیش جمع تر و بنابراین دارای قدرت بیشتر است .

ج- اسب کازاک : نیمه وحشی است و دارای جثۀ کوچک و موهای بلند و سرقوی و پاهای درشت می باشد . از این چهار نژاد اصلی فقط اسب اصیل ترکمن به ایران صادر می شود و برعکس اسب های ازبک بیشتر به سوی افغانستان و هند فرستاده می شوند .

در همه جا گوسفند هم از جنس دنبه دار هست . زیبا ترین گوسفندان متعلق به بخارا و گوشت آنها بهترین است که در شرق خوردم .

ترکمن ها مقداری چرم از روسیه وارد می کنند و به مصرف ساختن مشک می رسانند ولی کفش ها و سریراق اسبان خود را با پوست های بومی خود می سازند .»

 

کلنل مک گِرگر به سال 1875 میلادی در سفری به خراسان آن عصر داشت ، پس از رسیدن به روستای فریومن مشاهدات خود را که بخشی از آن مربوط به اسب های ترکمن بود چنین به رشتۀ تحریر در آورد : « خان اسب های خود را به من نشان داد و چون مشهور است که وی بهترین نژاد اسب های تکش (تکه) را در اختیار دارد . مفید خواهد بود که در اینجا وصف این اسب های ترکمنی بپردازم . به اعتقاد من یکی از چیزهای نادری که در منطقۀ هراس انگیز آسیای میانه شهرت شایسته ای یافته است همین اسب های ترکمنی می باشد . این اسب ها از نظر قامت و استخوان بندی شبیه اسب های انگلیسی و از بعضی جهات بهتر از آنها هستند . قامت بضی از آن ها به شانزده پا می رسد . بهای اینها که واقعاً اسب های خوبی نیز بودند در حدود چهل یا پنجاه تومان می شود ، هرچند که گاهی همین اسب ها را تا یکصد تومان نیز می فروشند . بی تردید در صورتی که بازاری برای آنها باشد می توان تعداد بیشتری نیز فراهم آورد . اگر افغانستان آرام بود ، هندوستان برای این منظور میتوانست بازار خوبی باشد . »

 

اسب ترکمن معروف ناپلئون به نام “جهان پیما”- هدیه فتحعلیشاه به فرانسه از ایلخی شاهنشاهی

 

 

موزر در سفرش به آسیای میانه ، پس از عبور از چهار جوی (در کشور ترکمنستان فعلی) و رفتن به بسوی خیوه می نویسد :

«اسب های ما را در گرماب نعل بندی کرده بودند ، اسب های بزرگ ترکمانی من از تنگه های سخت به کمال خوبی می روند . اسب ها را چنان چه در صحرا راه می روند به حالت خود واگذار کرده و آنها از سنگ به سنگ جسته و خودشان راه را انتخاب می نمودند . سردار ترکمانی که راهنمای من بود جلوی همه بود و من در عقب دیگران بودم و مواظبت قاطرها را داشتم . در هر چند قدم بارها برای ما اسباب زحمت بود ، قاطرها بر زمین می افتادند و ما مجبور می شدیم که بارها را از روی قاطر برداشته و آن را بلند کنیم . شنیدیم امپراتور اتریش دو مامور به تهران فرستاده و اسب های ترکمانی خواسته است . ولی از قرار معلوم آن دو موفق به چنین کاری نشدند ، من هم گفتم اسب های خودم را که آنها ترکمانی بودند پیشکش کنند که بسیار ممتاز هستند ، بدین طریق در اروپا این اسبان ترکمانی را به معرض تماشا قرار دادم . »

 

لرد کرزن اسب ترکمن

لرد جورج ناتانیل کرزن ، سیاست مدار مشهور بریتانیایی 
 

لرد کرزن در زمان سفر به خراسان ، با رئیس یکی از ایلات ترکمن سرراه برای مدتی همراه شد . وی دربارۀ اسب او می نویسد : «در بین بقیۀ چهارپایان با آنکه این اسب ترکمنی او جثه ای نداشت ولی تندتر و طولانی تر از همۀ چهارپایان کاروان سواری می داد . سرعت خوشایند او یورغۀ خاصی بود که ترکمن ها به اسب خود تعلیم می دهند که به این شکل است ، در حال یورغه دوپای عقبی اسب خیلی بازتر از معمول قرار گرفته و ایرانیان این علامت را دلیل مرغوب بودن اسب می دانند که به زانو نمی افتند و چنین اسبی را اسب شلواری گشاد می نماند .»

فریر بیان می کند که : «اسب های ترکمن کاملاً آرام و نجیب هستند و عموماً تصور می شود این اسب ها یال ندارند ، اما این اشتباه است . واقعیت این است که پوشش های سنگین و ضخیم باعث ریختن آن می شود.»

جیمز آبوت در کتاب شرح مسافرت خود می گوید : «اسب ترکمن قوی ، دارای عضلات به هم فشرده و چشمان زیبا است . راه رفتن آن با شکوه است و رگ و پی های درشتی دارد .»

ویلز نیز بیان می دارد : «اسب ترکمن بلند قامت ، استخوانی وگریزپا است و ارتفاع آن اغلب بیش از 17 دست است . دارای شکم جمع شده و یال عموماً کوتاه است . دم کم پشتی دارد . این اسب مقاومت زیادی دارد و می تواند مدت 10 روز ، روزی 160 کیلومتر طی کند و این برای ترکمن ها ارزش زیادی دارد.»

با توجه به این تعریف و تمجید های مکرر از اسب های ترکمن در درون و برون از ایران ، بی جهت نبود که آنها را در جایگاه هدایای اشرافی و درباری نهاده بود.رضا قلی هدایت در سال 1232 هجری قمری در زمان فتحعلی شاه قاجار ، در جلد نهم کتاب تاریخ خود می نویسد : «محب علی خان با یک زنجیر فیل ، 4 راس اسب ترکمانی ، چند طاقه شال کشمیری و چند رشته تسبیح مروارید به سفارت اسلامبول مامور خدمت سلطان محمود خان شد ».

 

http://up.military.volleyball-forum.ir/view/783259/6484629773.jpg

تصویر اسب ترکمن در پول ملی کشور ترکمنستان

 

هدیۀ خان خوارزم در سال 1285 هجری قمری به محمد شاه قاجار شامل چندین فقره از جمله «چهار اسب ترکمانی» اعلا بود . به سال 1270 نیز سعید محمد خان ظهیر الدوله حاکم هرات ، سردار صالح خان افغان را به همراه هدایایی همچون «چند راس اسب ترکمانی و عریضه به تهران نزد ناصرالدین شاه قاجار روانه نمود.»

در عهد ناصرالدین شاه قاجار ، محمد قلی بیک پسرحاجی نایب ترکمان از نایب های متبحر اصطبل شاهی بود که در شناخت اسب های اصیل تخصصی ویژه داشت . پدر وی یعنی حاجی نایب ترکمان از خدمتگزاران خاص محمد شاه قاجار بود که شاه بی نهایت به او اعتماد داشت .

 

منابع :

کتاب اغوزلر (ترکمنلر) ، ص 43

کتاب اسب ترکمن ، ص 55

کتاب مروج الذهب ، جلد 1 ، ص158

کتاب سفرنامۀ مارکوپولو ، صص 32 و33

کتاب سیران پاپ دربار خاقان مغول ، ص 185

کتاب سفرنامهۀ دروویل ، ص 184

کتاب سفرنامه خسرو میرزا به پطرزبوغ ، ص 273

کتاب سفرنامه بارنز ، ص 35

کتاب تاریخ ایران ، سرجان ملکم ، جلد 2 ص 130

کتاب شرح سفری به ایالت خراسان ، ص 273

کتاب سفرنامه ترکستان و ایران ، صص 189 و 244

کتاب سفرمانه دیولافوا در زمان قاجار ، ص 68

کتاب ایران وقضیه ایران ، جلد 1 ، صص 175 وو 176

سرچشمه کلی : تاریخ و فرهنگ هنر ترکمن ها نوشته اسدالله معطوفی جلد سوم

 

نویسنده و گردآورنده : عادل خدرخوجه 

کپی این مطلب بدون ذکر نام نویسنده شرعا و عرفا حرام می باشد
 
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
وبگاه میلیتاری یکی از جامع ترین وب سایت های حوزه نظامی در ایران می باشد. این وبگاه کار رسمی خود را از شهریور ماه سال 92 آغاز کرد. همواره هدف و تلاش این وبگاه خدمت به حوزه نظامی کشور عزیزمان ایران بوده و وابسته به هیچ جناح و گروه خاصی نیست. از شما دعوت می شود با پیوستن به این وبگاه برای ما دلگرمی بزرگی باشید.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 583
  • کل نظرات : 20
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 137
  • آی پی امروز : 260
  • آی پی دیروز : 228
  • بازدید امروز : 1,041
  • باردید دیروز : 776
  • گوگل امروز : 22
  • گوگل دیروز : 38
  • بازدید هفته : 2,565
  • بازدید ماه : 7,995
  • بازدید سال : 147,123
  • بازدید کلی : 5,090,112