دو ساحل مهم ایران یعنی جنوب دریای خزر و شمال و شرق خلیج فارس عصر نادری از مراکز با اهمیتی بودند که احتیاج به نیروئی دریایی داشتتند.در ناحیه دریای خزر برای نبرد و مقاومت برابر حملات احتمالی روس ها و تجاوزات ترکمن ها،لزگیها و گرجیها و در خلیج فارس در برابر تهاجم کشورهای استعماری ،این امر را دوچندادن ضروری می نمود.
رشد سرمایه داری (کاپیتالیستی) در اروپا ، آغاز دریانوردی آنان برای بازاریابی،تامین مواد خام برای تولیدات کارخانه ای آن ها و ... سبب گردید بتدریج دکلهای کشتی های آن در پهنه آبهای خلیج فارس نمایان گردند.آمدن آلبوکرک به خلیج فارس و اشغال جزیره هرمز سبب شد پرتغالیها،انگلیسیها و هلندی ها چشم طمع به سواحل خلیج بدوزند.
در عصر صفویه فرصتی پیش نیامد تا سلاطین این سلسله اقدام به تشکیل ناوگان و پایگاه های دریائی بنمایند.بعلاوه با آغاز انحطاط دولت صفویان ، اعراب مسقط و عمان نیز به فکر نفوذ افتاده و هر از چند گاهی اقدام به تجاوز و تعدی در طول سواحل متعلق به ایران می کردند.آنها پس از سقوط اصفهان توسط افغانها بحرین را اشغال کردند و اندکی بعد شورشیان بزرگی همچون محمد خان بلوچ را که در کهگیلویه سرکوب شده بود،به جزایر خود پناه دادند.
چند صباحی پس از این وقایع ، نادر از نمایندگی هند شرقی انگلیس تقاضا کرد چند فروند کشتی جنگی در اختیارش بگذارند تا بتواند 5 هزار سرباز پیاده و 1500 سواره را به سواحل عمان گسیل کند، ولی انگلیسیها این تقضا را رد کردند.این اولین تصمیم نادر برای جنگ دریائی با ناکامی روبرو شد و باعث گردید.از همان اوان حکومتش به فکر تشکیل یک نیروئی دریائی هرچند کوچک بیفتد.
اتفاقاً چنین نیز کرد و به قول عده ای اولین ناوگان نیروئی دریایی پس از دوران ایران باستان در تاریخ ارتش ایران بنیان گذارد.
درفش سه رنگ نادرشاه افشار
به اعتقاد برخی نادرشاه اولین شخصی بود که ناوگان نیروی دریایی ارتش ایران را پس از دوران ایران باستان ایجاد نمود
او و فرماندهانش در نخستین اقدام خود در سال 1150 ه 30 فروند کشتی کوچک توپدار از هلندی ها و انگلیسیها خریداری نمودند و سپس عده ای از ملوانان عرب و هندی را تحت فرماندهی سردار بزرگی هچون لطیف خان در آوردند تا کار سازماندهی این نیرو را به پایان رسانده و آماده عملیات ساحلی کنند.این نیرو بخوبی از پس ماموریت خود برآمد و توانست در اولین عملیات ساحلی و آبی –خاکی خود ، مسقط و عمان را از چنگال اعراب خارج کند،کیش را نیز فتح و محمد خان بلوچ را پس از مدتی دستگیر و به اصفهان بفرستد.
پس از این موفقیت ها ، لطیف خان به کاپیتانی کل برگزیده شد وسپس در طی نبردهای مختلف دریایی عصر نادر، به فرماندهی کل ناوگان وی ارتقا درجه یافت .او به تدریج چند کشتی از شیوخ منطقه نیز خریداری نمود وسپس مدتی بعد به امر نادر قلعه کهنه پرتغالیها در بوشهر را مرمت کرد و آنجا را مرکز ناوگان دریای و سرفرماندهی قوای دریایی ایران قرار داد.
ولی این چند کشتی و ناو جنگی کفایت بلند پروازی خای نادررا نمی کرد،علاوه بر آن در برابر تهاجم روز افزون مهاجمان استعمارگر و شورش های متوالی اعراب و شیوخ منطقه قدرت و عاملی بازدارنده ای محسوب نمی گردید.بنابراین تصمیم گرفته شد از دو طریق در جهت تهیه ناو های جنگی ،کشتیهای توپدار و توپخانه های ساحلی تلاش و اقدام گردد.
نخست در پی مذاکرات متعدد از طریق شرکت های هند شرقی انگلیس و هلند،کارخانه های کشتی سازی هندوستان 20 فروند کشتی در بندر سورات هند برای ایران ساختند و در بندرعباس آنها را تحویل دادند.دربین این تعداد دو ناو بزرگ 400 تنی که هریک 20 توپ به ارزش 80 هزارتومان داشتند.بیش از بقیه ارزشمند بودند.یکی از این کشتی ها فتح شاه نام داشت واین ناوها بزودی به دستور محمد تقی خان والی فارس در دو عملیات بزرگ دریای شرکت کردند.
قلمرو افشاریان در اوج حکومت نادر شاه
یکی علیه شیخ جباره حاکم بحرین که به کمک سایر اعراب علیه حق حاکمیت ایران مشکلات و تردید هائی ایجاد نموده بود و دیگری در مسقط علیه حاکم جدید به نفع فرمانروای خلع شده آن بنام سیف بن سلطان ثانی.در عملیات دومی ،امام سیف از نادر علیه شورشیان و رقیب خود بلعرب بن حمید درخواست کمک کرده بود که بلافاصله محمد تقی خان مامور حمایت از او شد.
وی با نیروئی مرکب از:
1- چهار ناوگان جنگی که از انگلیسی ها و هلندی ها خریداری شده بود
2- دوغراب که به انگلیسی Gralis می گفتند
3-چند کشتی کوچک که در خلیج فارس ساخته شده بودند
4- 5 هزار سواره و پیاده نظام و 1500 اسب ،به کمک سیف شتافت.
لطیف خان فرمانده ناوگان جنگی ایران ،ناو "فتح شاه" را بعنوان ناوش کشتی سر فرماندهی برگزید این مجموعه بقولی اولین ناوگان جنگی کامل و نظم ایران بعد از اسلام در خلیج فارس بود.
این ناوگان 11 ذیقعده 1149 ه از بوشهر وارد بندر عباس شدند و در صفر سال 1150 شکست سختی برحریف وارد نمودند.سپس برای ناویهای ایرانی همه جا خراج از اعراب دریافت کردند.نقاط فتح شده را نیز به ایران ملحق نمودند که اندک زمانی بعد باعث اعتراض و شورش امام سیف گردید.
اینبار ناوگان دریایی ایران مامور سرکوب خود سیف و سپاهیانش شد ولی بعلت بالا گرفتن اختلافات بین محمد تقی خان و لطیف خان که منجر به مسموم نمودن و کشته شدن لطیف خان گردید،پول ،آذوقه و مواجب نظامیان هم به تعویق افتاد و درنتیجه شورش ملوانان و سپاهیان باعث شد شکست نصیب ایرانیان گردد.پس از این واقعه قتل عام ایرانیها در قشم و بحرین شدت گرفت.هرچند نادر سعی کرد ایران نواحی را بار دیگر آرام کند ولی هرگز موفق به چنین کاری نشد و کار درگیری ها تا سال های 1156 ه که مصادف با قیام محمدتقی خان و پسرش محمد رضا خان علیه نادر بود به درازا کشید.
اما دومین اقدام نادردر جهت تامین کشتی های جنگی ، در داخل ایران انجام گرفت.او ابتدا دستور داد کارخانه کشتی سازی در بوشهر دایر کردند.الوارها و چوب های مورد احتیاج این کارخانه را از جنگلهای گیلان و مازندران بر دوش روستائیان و ارابه ها حمل نمودند.برای تهیه توپهای آنها نیز مقرر گردید در کارخانه توپ سازی بندرعباس اقداماتی انجام گیرد که در این جهت به فاصله کمی چند توپ از جمله دوتوپ برنجی ساخته شد.
نادر شاه آخرین فاتح شرق
پس از خلیج فارس،شمال ایران یعنی سواحل جنوبی دریای کاسپین مورد توجه نادر قرار گرفت .در ابتدا او بوسیله سفیر روس ها کالوشکین از تزار روس برای سرکوب لزگیها و گرجی ها تقاضای تحویل 10 کشتی حمل آذوقه نمود،ولی روس ها با این درخواست موافقت نکردند.خوشبختانه در همین ایام یک مرد انگلیسی بنام التون که مدتی کارمند شرکت انگلیسی مسکوی یا کمپانی تجارت با روسیه بود،پس از پیداکردن اختلاف با همکارانش به خدمت نادر رسید و صراحتاً اعلام کر توان و قدرت تشکیل یک ناوگان دریائی برای ارتش ایران در دریای خزر (کاسپین) دارد .پس طبق فرمانی به تاریخ 1156 ه (ژانویه 1743 میلادی) لقب "جمال بیگ" به او عطا شد و ماموریت یافت کشتیهای بزرگی بسازد که بوسیله آنها بتوان آذوقه،مهمات و نفرات را حمل نمود.
التون هم در تابستان همین سال طی یک سفر دریائی به شناسائی ساحل جنوبی دریای خزر از خلیج استراباد تا جزیره چلیکن و خلیج بلخان پرداخت.
سپس لنگرود را مرکز نیروی دریائی شمال ایران و دریای خزر قرار داد و در جست و جوی لنگرگاه های سابق و قدیمی روس ها سواحل را درنوردید تا با یافتن آنها برای رفع بعضی از احتیاجات خود ازجمله از آهن های قراضه بهره ببرد.برای تامین چوب و الوار نیز متوسل به جنگلهای غنی و انبوه این ناحیه شد.
پنبه،الیاف کتانی ، کنف هم از نواحی مختلف تامین گردید.به نوشته لرد کرزن و هانوی که این دومی مدتی را در سال های 1154 ه در گیلان ،مازندران و استراباد به کار تجارت گذرانده بود،کارخانه آهن سازی و ریخته گری نیز در نزدیکی آمل مازندران احداث کردند تا در آنجا گلوله توپ،خمپاره و نعل اسب (برای مرکب سواره نظام) بسازند.
سرانجام التون توانست با این امکانات بوسیله چند کارگر ماهر و کشتی سازی انگلیسی ، هندی و روسی اولین کشتی جنگی توپدار را که گلوله های آن 23 پاوند و به قولی 11 کیلو وزن داشت در کرانه های گیلان به آب بیندازند وپرچم ایران را بر فراز آن به اهتزاز در آورند.
این امر موجب نگرانی روس ها شد و چون التون سابقاً مامور توسعه تجارت انگلیسیها بود،دولت روسیه در نوامبر سال 1746 میلادی با صدور فرمانی تجارت با انگلیسی ها را از طریق دریای خزر ممنوع اعلام کرد.اندکی بعد افراد انگلیسی که با التون کار می کردند پس از اختلافات و مشاجرات فراوان وی را تنها گذاشتند وایران را ترک نمودند.اما التون به کار خود حتی پس از مرگ نادرادامه داد تا اینکه سرانجام در نزاعی داخل به سال 1751 میلادی به ضرب گلوله کشته شد و کار کشتی رانی در دریای خزر ناتمام ماند.
منابع
تاریخ روابط خارجی ص 173
دریانوردی ایرانیان ،جلد 2،صص 629تا 653
ایران وقضیه ایران جلد 2،صص215 تا 221 و 239
تاریخ اجتماعی ایران و در عصر افشاریه صص 323 تا 328
ایران و قضیه ایران جلد2،صص 471 تا 473
گردآوری و تنظیم عادل خدرخوجه