loading...

میلیتاری (Military) |مقالات نظامی

در طی جنگ جهانی دوم آلمانها سنگین ترین و تماشایی ترین تانکهای آن زمان را می ساختند و روسها با فاصله ای بسیار نزدیک آنها را دنبال می کردند. از نظر وزن، تانک روسی جوزف استالین پس از آخرین نمونه تایگر

آخرین ارسال های انجمن
عادل خوجه بازدید : 5952 جمعه 06 دی 1392 نظرات (0)

در طی جنگ جهانی دوم آلمانها سنگین ترین و تماشایی ترین تانکهای آن زمان را می ساختند و روسها با فاصله ای بسیار نزدیک آنها را دنبال می کردند. از نظر وزن، تانک روسی جوزف استالین پس از آخرین نمونه تایگر در جایگاه دوم قرارمی گیرد. از نقطه نظر جذابیت و جالب بودن، تانکهای  چند برجکی تی-35 و کاوی-2 هیولاوش به یادتایگر آلمانها پهلو می زدند.

بالاتر از همه اینها؛ روسها از نظر تعداد برترین تانک دوران جنگ یعنی تی-34 را ساختند. این تانک می توانست از نظر مرغوبیت در برابر هر تانک دیگری در هر زمان دیگری از جنگ یا در هر مکان دیگری از جنگ در درجه دوم قرار گیرد ولی بازهم از همه آنها سرباشد. هنگامی که تی-34 ساخته شد هیچ هم آوردی برایش در پشت خاکریزهای حریف وجود نداشت و این تانک به مدت 2 سال از تمام رقبای هم رده اش بالاتر بود. تی-34 تا پایان جنگ بهترین نقطه تعادل بین حفاظت، قدرت آتش، جابجایی و البته قیمت بود.

بر خلاف دیگر کشورهای درگیر جنگ، روسها توانستند قبل از آغاز جنگ یک موتور دیزل مناسب برای تانکهایشان بسازند. این موتور، مصرف سوختی کمتر از موتورهای بنزینی رایج در آن دوران داشت و می توانست با حجم سوخت یکسان مسافت بیشتری را بپیماید. علاوه بر آن، سوخت دیزل خطر آتش سوزی کمتری نسبت به بنزین داشت و این برای تانکها یک گزینه منطقی در میدان نبرد به شمار می آمد. این گونه شد که بیشتر تانکهای ساخت روسیه در زمان جنگ از موتور دیزلی بهره بردند. کشورهای غربی تازه در دهه 50 بود که مزیتهای موتور دیزلی را کشف کردند و آلمانها در طی جنگ هیچ تانکی را با موتور دیزل روانه میدان نساختند.

قابلیتهای فنی خدمه تانکها و کارگران کارخانه های تانک سازی روسیه به اندازه دیگر کشورهای غربی یا آلمان نبود. روسها با کمترین ابزار کار خود را به پیش می بردند. تانکهایشان خام و نارس بودند و به صورت فقیرانه ای به انتهای خط تولید می رسیدند. اما در عوض، این تانکها برای ساخت و بهره برداری به اندازه کافی ساده بودند و در غرب به گردن کلفتی و جان سختی شهرت داشتند. به همین دلیل بود که هنگامی که روسها با تانکهای متفقین یا ساخت آلمان مواجه شدند آنها را اسباب بازی هایی شکننده یافتند. هیچ کدام از آنها نمی توانستند در برابر ضرباتی که راننده های روسی در زمینهای ناهموار به تانکهایشان وارد می ساختند مقاومت کنند. درعوض، تانکهای روسی در جای دیگری از خدمه خود انتقام می گرفتند. در هیچ جای دنیا برای نشستن جایی بدتر از داخل تانکهای روسی نمی شد پیداکرد!

بعضی ارقام

در طول جنگ جهانی دوم روسها در حدود 100000 دستگاه تانک، توپ خودکششی و شکارچی تانک تولیدکردند. آنها در یک گام تنها 40000 دستگاه تی-34 ساختند که از نظر تعداد پس از شرمن آمریکایی ها در رتبه دوم قرارمی گیرد. بدترین سال برای کارخانجات تانک سازی روسیه سال 1941 بود که توانستند در طی آن 7000 دستگاه بسازند. سال بعد این رقم تا 12000 دستگاه در سال افزایش یافت و تا پایان جنگ در همین حد باقی ماند. روسها طی توافقی که با دیگر متفقین داشتند بیش از 12000 دستگاه تانک هم از بریتانیا و آمریکا دریافت کردند. آنها تانکهای دوستانشان را از نظر فنی برتر از تانکهای خود یافتند و احتمالا حق هم داشتند.

آموزه زرهی

روسها در طی جنگ جهانی اول هیچ تانکی را به خدمت نگرفتند. اولین تانکها خیلی دیر و به وسیله متفقین غربی شان به دستشان رسید. طعنه آمیز اینکه این تانکها توسط بلشویکها در برابر ارتش سفید بکارگرفته شد. ارتش سفید هم در اصل توسط سازندگان همین تانکها پشتیبانی می شدند. توخاچوفسکی -که بعدها در کشور شوراها به درجه فیلدمارشالی رسید و وزیر دفاع شد- اولین کسی بود که تحت تاثیر توانایی های سلاح جدید قرارگرفت. او حکومت تازه پاگرفته کمونیستی را ترغیب کرد که در فاصله بین دو جنگ در ساخت تانک سرمایه گذاری کند. این تولیدات تا آنجا پیش رفتند که تعداد تانکهایی که شوروی در این دوران ساخت از تمام تانکهایی که دیگر کشورهای دنیا در این مدت ساخته بودند پیشی گرفت. ارتش سرخ اولین نیروی نظامی بود که اندیشه تشکیل لشکرهای زرهی را پذیرفت و آن را به صورت تمرینی اجرا کرد. در نیمه دوم دهه بیست قرن گذشته صنایع شوروی برای تجهیز واحدهای زرهی ارتش سرخ بسیج شد. روسها از دیدگاه نظری برای بکارگیری واحدهای بزرگ زرهی خیلی از لیدل هارت انگلیسی و گودریان آلمانی فراتر نرفتند اما در آن زمان روسها در بالاترین نقطه این موج بودند.

با شروع تصفیه های استالینی و قطع شدن سر ارتش سرخ در سال 1937، روسها سرخوردن در یک مارپیچ نزولی را آغاز کردند که در نهایت به فاجعه سال 1941 منتهی شد. واحدهای بزرگ زرهی منحل شده و تانکهای آنها بین واحدهای پیاده پخش شدند. در زمانی که گودریان با پشتیبانی فرماندهی عالی ورماخت در حال آزمایش اندیشه لشکرزرهی بود روسها به دکترین های دوران جنگ جهانی اول بازگشتند. هزینه ای که برای این سهل انگاری پرداخت شد به شدت سنگین بود. این اشتباه اولین بار در جنگ زمستانی در برابر فنلاند آشکارشد. روسها پس از اینکه درگروه های کوچک زرهی در برابر مدافعین سرسخت فنلاندی قرارگرفتند -با اینکه ضعف های فنی تانکهای روسی زیاد نبود- بدون رسیدن به پیروزی تلفات سنگینی را متحمل شدند. پس از موفقیت غیرقابل باور لشکرهای زرهی آلمان در جبهه غرب، روسها ناچار شدند در تمامی ابعاد دکترین زرهی خود تجدید نظرکنند. لشکر زرهی -که توسط توخاچفسکی تشکیل شد و با رفتن او ناپدید شد- دوباره پا به عرصه وجودنهاد. اما دیگر برای اصلاحات خیلی دیر شده بود و این امر فراتر از توانایی های روسها در آن زمان بودند. دیگر عقربه های ساعت به نفع روسها نمی چرخیدند.

هنگامی که کمتر از 4000 دستگاه تانک آلمانی به مرزهای شوروی یورش بردند به واقع تانکهای روسی را قصابی کردند. در طی 6 ماه ارتش سرخ 17000 دستگاه از 20000 تانک موجود خود را از دست داد درحالیکه کارخانجات تانک سازی شوروی هم به دست مهاجمین افتاده بودند.

در مواجه با این مصیبت، روسها دست به تجدید سازمان نیروهای زرهی خود زدند و اندک اندک و در مسیری دشوار این امر را به انجام رساندند. اندیشه جاه طلبانه واحد زرهی در اندازه یک لشکر دوباره متروک شد. روسها از واحدهای زرهی در اندازه گردان و تیپ شروع کردند و از سال 1943به بعد بود که توانستند ارتش زرهی تشکیل دهند. تانکهای سنگین در هنگهای مستقل گردآوری شدند تا برای حمله به خط مقدم دشمن بکارگرفته شوند.

با افزایش تولید تانک و همچنین افزایش تجربیات افسران، روسها عاقبت دست به تشکیل "جاده صاف کن" زدند. واحدهای بزرگی که آلمانها از سال 1914 به بعد نظیر آنها را ندیده بودند. تانکها در ارتش سرخ نقش اول را برعهده گرفتند. اندیشه استفاده از نیروی زرهی انبوه کماکان پس از پایان جنگ و تا زمان سقوط رژیم کمونیستی به همراه ارتش سرخ باقی ماند.

 

تانکها

پیشرفت فنی در تانک سازی روسها از ابتدای دهه 30 آغازشد. روسها امیدوار بودند که با همکاری آلمان ها در غازان به پیشرفتهایی دست بیابند. روسها پس از اینکه از نتایج این کوشش مشترک ناامید شدند به سوی غرب چرخیدند و هیأت هایی را به بریتانیا و آمریکا اعزام کردند. آنها نیز با خود نمونه هایی را آوردند که روسها ابتدا آنها را کپی کرده و پس از آن به صورت وسیعی بهبود دادند.

روسها در ابتدا دیوانه تانکهایی بودند که چند برجک داشت. از دید نظری قراربود که یک تانک بتوانند در یک زمان با چند دشمن درگیر شود. تانک سبک تی-26 که بیشترین تولید را بین دو جنگ داشت- تانک متوسط تی-28 و تانک سنگین تی-35 در سایه این دیدگاه بوجود آمدند. بعضی از این تانکها مانند تی-26 و تی-28 موفق بودند ولی تانک های چند برجکی به زودی از مد افتادند. این تانکها -مخصوصا برای حفاظت- بسیار بزرگ بودند و فرمان راندن بر آنها غیرممکن بود. جنگ زمستانی تیر خلاصی بر این پیکر این ماشینها بود. آخرین پروژه های تانک چند برجکی یعنی تانکهای اس ام کا و تی-100 هر دو لغو شدند. حتی قبل از آن هم تعداد زیادی از تانکهای چندبرجکی مانند تی-26 ام1933 به تانک یک برجکی تبدیل شدند.

جنون دیگری که قبل از جنگ بر روسها حاکم بود طرح تانکهای سریع -بی تی تانک- بود. روسها اولین و تقریبا تنها کشوری بودند که به شنی های جدید طراح آمریکایی جی والتر کریستی علاقه مند شدند. این تانکها -که نیروی محرکه آنها توسط یک موتور هواپیما تأمین می شد- بر روی شنی سریع و بر روی غلطکها بازهم سریع تر بودند. واحدهای سواره نظام به این گونه تانکها مجهز شدند. این واحدها وظیفه داشتند از رخنه های بوجود آمده در خط مقدم دشمن بهره برداری کرده و به صورت ویران کننده ای به پشت خطوط دشمن نفوذکنند. این اندیشه هیچگاه به صورت عملی آزمایش نشد. با تصفیه های استالینی واحدهای سواره نظام منحل شدند و تانکهای سریع به هنگام پشتیبانی از پیاده نظام در جنگ زمستانی تارومار شدند.

البته این تانکهای سریع یک فرزندخوانده معروف هم دارند؛ تی-34 کبیر. در حقیقت از تکامل پله پله بی تی تانکها بود که تانک متوسطی زاده شد که تا پایان جنگ ستون فقرات واحدهای زرهی ارتش سرخ را تشکیل داد.

تانکهای سبک

ساخت تانکهای سریع در شوروی با ساخت تی-27 آغازشد. این تانک تقلیدی وفادارانه از شبه تانک گاردن-لوید بریتانیایی بود. به همراه تی-26 و تانکهای سریع، روسها الهام بخش ترین تانک دوران بین دو جنگ را آفریدند. تی-26 به عنوان یک تانک هجومی و برای شکستن خط مقدم دشمن طراحی شده بود در حالیکه بی تی را ساخته بودند تا از این خط شکنی بهره گیری کرده و با تکیه بر استقلال و سرعت خود به پیش بتازد. روسها تنها کسانی بودند که در مقیاسی بسیار وسیع به کار ساختن تانکهای آبی-خاکی مشغول شدند.

تصفیه بزرگ از پی این دوران شکوفایی سربرآورد و قلمی قرمز بر طرح های جدید کشید. تانکهای منسوخ شده و قدیمی کماکان در خدمت باقی ماندند و تانکهای جدیدی که برای جایگزین کردن آنها طراحی شده بودند کنارگذاشته شدند. روسها با ساخت تی-30 و تی-40 تانکهای آبی-خاکی و تانکهای سبک را درهم آمیختند. متاسفانه این هم اشتباهی دیگر بود. تانکهای جدید حفاظتی نابسنده داشتند و توانایی آبی-خاکی تانکهای جدید نیز قربانی شد. در سال 1942 تانک تی-60 ساخته شده که از نظر زره بهتر می نمود اما این هم خود اشتباهی تازه از آب درآمد. توپ تی-60 خیلی ضعیف بود، زره آن هنوز به اندازه کافی تقویت نشده بود و توانایی حرکت خارج از جاده آن افتضاح بود. روسها سعی کردند در همان سال تمامی این موارد را در طراحی تی-70 تصحیح کنند. تعداد زیاد تی-70های ساخته شده -8000دستگاه- نمی توانست کسی را گول بزند چراکه اشکالات قبلی هیچکدام به درستی رفع نشده بودند.

در سال 1943 آخرین کوشش برای ساخت تانک سبک با طراحی تی-80 انجام شد. بر روی تی-80 یک قبضه توپ قویتر 45 میلیمتری نصب شد اما ناقوس مرگ تانکهای سبک روسی قبلا نواخته شده بود. بیشتر مأموریتهایی که از چنین تانکهایی انتظار می رفت برعهده تی-34 گذاشته شد که اکنون اسب کاری ارتش سرخ شده بود.

تانکهای سبک در سیبری و در مواجه با تانکهای ضعیفتر ژاپنی به انتهای دوران کاری خود رسیدند. توپ خودکششی اس یو-76 -که بیشترین تولید را در رده خود داشت- بر روی بدنه تی-70 ساخته شد. بسیاری از بدنه های این تانکها برای نصب توپ یا دیگر ادوات زرهی پشت خط مقدم تبدیل یافتند.

تنها تانک سبکی که در جنگ  کامیاب شد تانک سبک بی تی بود. درحالیکه به فعالیت بی تی در سال 1942 پایان داده شد، طرح آن موجب زایش تی-34 شد. وزن بیشتر، تی-34 را در رده تانکها متوسط قرارداد.

تانکهای متوسط

تی-28 در طی جنگ جهانی دوم نمایشی ضعیف از خود ارائه کرد. اما بازهم هنگامی که این تانک در جبهه ظاهر شد انتظارات بیشتری از آن می رفت.

طرح تانکی با چند برجک به بارننشست اما تی-28 اولین تانک روسی بود که نیاز به سرعت بیشتر و زره بهتر را ارضا می کرد. در اطراف همین طرح بود که روسها توانستند تانکهای سنگین خود را در طول جنگ توسعه دهند. در آن دوره، تی-28 اولین تانک خط شکن واقعی بشمار می رفت. آنها در اسپانیا موفق عمل کردند اما پس از آن منسوخ شدند و طرحشان دیگر ادامه نیافت. بار مقابله با تهاجم آلمان در سال 1941 بر دوش آنها افتاد و همگی در زد و خوردها نابود شدند. طرح تی-34 ادامه تی-28 نبود و از بی تی نتیجه شد. تی-34 -که در زمان آغاز درگیری ها پرتعداد نبود- اندکی بعد به بهترین تانک و ستون فقرات زرهی ارتش سرخ تبدیل شد. آنها تا میانه سال 1942 بدون رقیب بودند. به میدان آمدن پانزر-4 با توپ تقویت شده، اشتورمگشاتز و تایگر - در انتهای همان سال - پایانی بر افسانه روئین تن بودن تی-34 بودند. در سال 1944 با تعویض توپ 76 میلیمتری تی-34 با یک توپ قویتر 85 میلیمتری روحی دوباره به پیکر تی-34 دمیده شد و آنها توانستند به خدمت خود تا اواخر دهه 60 ادامه دهند.


تانک های سنگین

بر اساس آموزه های زرهی روسیه از تانکهای سنگین انتظار می رفت که به شکستن خطوط دشمن اقدام کنند و همزمان تانکهای سبکتر از رخنه بوجود آمده بهره برداری کنند. تانکهای سنگین در واحدهای مستقل عملیات می کردند و مشخصه هایی  ناسازگار -مانند سرعت- با دیگر تانکها داشتند. قبل از جنگ، روسها تنها تعداد اندکی تانک سنگین ساخته بودند. تانک چندبرجکی تی-35 چیزی جز یک فاجعه نبود. هیچ کدام از آنها واقعا در جنگ نقشی ایفانکردند. درمیدان جنگ سوخت آنها تمام شد و بدون زد و خورد به دست دشمن افتادند. درحالیکه طراحان روسی درحال طراحی جانشینی برای تی-35 بودند دیگر طراحان روسیه طرح کاوی را ارائه کردند. کاوی نیای یک سری تانکهای سنگین شد که تا دهه پنجاه در ارتش سرخ باقی ماندند. کاوی ها توپی بهتر از تی-34 نداشتند  و سرعت آنها خیلی کم بود. تنها کاوی-2 بود که به توپ 152 میلیمتری مسلح شد ولی خیلی زود طرح آن لغوشد. نقطه قوت آنها زره ضخیمشان بود که در طرح های جدیدتر -با فداکردن هرچه بیشتر سرعت تانک- به آن افزوده می شد. در کاوی-1 سعی شد تا تعادلی بین سرعت و زره برقرار شود اما کاوی-1 بیشتر از نظر زره ارضاکننده بود تا سرعت. با کاوی-85 بود که توپی قوی تر بر روی کاوی ها نصب شد اما درحقیقت، این اصلاح برای کاوی ها انتهای راه بود.

تانک سنگین بعدی جوزف استالین نام داشت که به صورتی ماهرانه زرهی کافی به همراه وزنی قابل قبول داشت. بر روی جوزف استالین-1 توپ 85 میلیمتری نصب شد که به سرعت جای خود را در جوزف استالین-2 به یک قبضه هویتزر 122 میلیمتری داد. این توپ بیشترین کالیبری بود که در طی جنگ جهانی دوم بر روی یک برجک گردان نصب شد. تنها یادتایگر بود که کالیبر توپ آن به 128 میلیمتر می رسید اما باید به خاطر داشت که این توپ بر روی برجکی ثابت نصب شده بود.

توپهای خودکششی و شکارچی های تانک

در طی جنگ زمستانی روسها اولین توپ خودکششی خود را با نام اس یو-100 تولید کردند. ضعفهای آن باعث شد تا ایده ساخت توپهای خودکششی برای 3 سال به فراموشی سپرده شود. معرفی اس یو-76 در سال 1943 بازگشتی دوباره به دنیای توپهای خودکششی بود. این ماشین دستگاه ارزانی بود که از ترکیب توپ تی-34 و بدنه تی-74 بوجودآمده بود و 12000 دستگاه از آن ساخته شد. اما اس یو-76 هنوز خود را برای ورود به میدان گرم نکرده بود که منسوخ شد زیرا توپ 76 میلیمتری آن به زره تانکهای سنگین آلمانی که تازه وارد میدان شده بودند کارگر نبود. تقریبا در همین زمان بود که توپ خودکششی اس یو-122 وارد کارزار شد. این ماشین یک هویتزر 122 میلیمتری بود که بر روی بدنه تی-34 نصب شده بود. هدف از ساخت آن پشتیبانی پیاده نظام بوسیله آتش مستقیم بود و هویتزر کوتاه آن سلاح خوبی برای مقابله با تانکها به شمار نمی رفت. شکارچی تانک حقیقی روسها اس یو-85 بود که در نیمه دوم سال 1943 ساخته شد. این شکارچی تانکی یک قبضه توپ 85 میلیمتری ضدهوایی نصب شده بر روی شاسی تی-34 بود. با وجود توانایی های اس یو-85 دوره خدمتش کوتاه بود چرا که تی-34 های جدید با توپ 85 میلیمتری جای آن را گرفتند و اس یو-85 برجک ثابت بدون مصرف شد. آنها مدتی را در واحدهایی که از تی-34های قدیمی استفاده می کردند خدمت کردند و پس از آن تولیدشان متوقف شد.

برای جایگزینی اس یو-85 شکارچی تانک اس یو-100 ساخته شد. بازهم بدنه متعلق به تی-34 بود که برای ساخت شکارچی تانک جدید بکارگرفته شد اما اینبار به همراه یک توپ 100 میلمتری قوی با سرعت دهانه بالا. اس یو-100 در انتهای جنگ ساخته شد اما تا انتهای دهه 50 در خدمت بود.

علاوه بر بدنه تی-34، بدنه تانکهای سنگین نیز برای نصب توپهای سنگین تر بکاررفت. یک قبضه هویتزر 152میلیمتر را بر روی بدنه کاوی-1 نصب کردند. نتیجه این کار اس یو-152 بود که با کسب موفقیت در برابر تانکهای سنگین آلمانی، در نبرد معروف کورسک افتخار بزرگی به دست آورد. حتی پس از بسته شدن خط تولید کاوی ها همان هویتزر را بر روی شاسی تانکهای جوزف استالین گذاشتند و نتیجه کار آی اس یو-152 شد.

همچنین یک هویتزر 122 میلیمتری بلند نیز بر روی جوزف استالین نصب شد که هم برای پشتیبانی پیاده نظام و هم مقابله با تانکهای دشمن کفایت می کرد. نام آن را آی اس یو-122 گذاشتند.

نویسنده:دومینیک لومایر

 ترجمه :رضاکیانی موحد

 باهمکاری محمدحسین پاز

79 منتشر شده در ماهنامه جنگ افزار شماره

ISSN1735251-7


http://wars-and-history.mihanblog.com/

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
وبگاه میلیتاری یکی از جامع ترین وب سایت های حوزه نظامی در ایران می باشد. این وبگاه کار رسمی خود را از شهریور ماه سال 92 آغاز کرد. همواره هدف و تلاش این وبگاه خدمت به حوزه نظامی کشور عزیزمان ایران بوده و وابسته به هیچ جناح و گروه خاصی نیست. از شما دعوت می شود با پیوستن به این وبگاه برای ما دلگرمی بزرگی باشید.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 583
  • کل نظرات : 20
  • افراد آنلاین : 11
  • تعداد اعضا : 137
  • آی پی امروز : 62
  • آی پی دیروز : 262
  • بازدید امروز : 78
  • باردید دیروز : 1,333
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 45
  • بازدید هفته : 8,652
  • بازدید ماه : 1,411
  • بازدید سال : 140,539
  • بازدید کلی : 5,083,528