ماکیا ولی سیاستمدار و نظریه پرداز ایتالیائی می گوید : "سیاست از تزویر جدانیست" و طراحان جنگ ها معتقدند که تنها سلاحی که در جنگ ها ، پیروزی را از آن طرفین مخاصمه می سازد ، تبلیغات و ذکاوت آمیخته به نیرنگ و تزویر و تقلب در صحنه نبرد است . رویدادهای جنگ اول و دوم جهانی ، خود سند گویائی در تایید این نظریه به شمار می رود .
یکی از این ماجراها ، مربوط به یک ایستگاه رادیوی نظامی در جریان جنگ دوم جهانی می باشد . این رادیو "گوستاو زیگفریدانز" نام داشت که به اختصار رادیو gsi نامیده میشد .
در خلال جنگ دوم جهانی ، این رادیو ، در بین نیروهای آلمان نازی ، از محبوبیت زیادی برخوردار بود و همه سربازان با شور و علاقه خاصی به آن گوش فرا می دادند . زیرا این رادیو ، علاوه بر پخش اخبار و موسیقی ، همواره در جهت منافع سربازان عادی سخن می گفت .
دیری نپائید که سربازان کشف کردند که از لابلای مطالب این رادیو می توان اطلاعات دست اولی کسب کرد که غالباً به طور غیر مستقیم و با زبان اشاره گفته می شد .
برای مثال ، یکبار این رادیو ، مطلبی درباره استفاده های نامشروع در زمان جنگ پخش کرد و ضمن محکوم شمردن اینگونه سو استفاده ها گفت :"درحالیکه سربازان شجاع ما در جبهه روسیه ، از شدت سرما تلف می شوند ، سو استفاده هائی صوت می گیرد."
اما در آن لحظه ، برای سربازانی که از خدمت در جبهه روسیه ترس داشتند ، موضوع سواستفاده مهم نبود . بلکه فقط تاکید رسمی این رادیو بر اوضاع و شرایط سخت زمستان در جبهه شرقی اهمیت داشت . از این رو به فکر افتادند که قبل از عزیمت به جبهه روسیه ، از فرماندهان خود لوازم و تجهیزات کافی برای مقابله با سرمای طاقت فرسای روسیه درخواست کنند ، و همین امر مشکلات زیادی بوجود می آورد .
گاهی نیز این رادیو بدذاتی می کرد و در قالب تعریف و تمجید ، موضوع ناگواری را به سربازان القاء می کرد . از جمله در یکی از روزها ، گزارشی درباره کوشش های خستگی ناپذیر پزشکان آلمانی در اردوگاهها پخش کرد . این اردوگاهها ، پس از بمباران شهرهای آلمان بوسیله متفقین ، برای نگهداری از مردم تیره بختی که خانه و کاشانه خود را از دست داده بودند تشکیل شده بود . رادیو مذکور ضمن پخش این خبر افزود پزشکانی که زندگی خود را وقف خدمت به مردم جنگ زده کرده بودند ، موفق شدند تلفات ناشی از وبا و تیفوس را به میانگین تنها 60 نفر در هفته کاهش دهند .
به این وسیله ، شنوندگان این رادیو ، یعنی سربازان آلمانی در می یافتند که اوضاع جبهه جنگ قمر در عقرب است .
سازمان جاسوسی بریتانیا برای تضعیف روحیه سربازان آلمانی ، به تاسیس فرستنده های رادیوئی و نشر روزنامه مبادرت ورزیده بود و از این رسانه ها ، ماهرانه ، گزارش هائی آمیخته به دروغ پخش می کرد .
این نوع سخن پراکنی ها ، رادیو گوستاو زیگفرید اینز را چنان محبوب سربازان ساخته بود که جز این رادیو ، به هیچ رادیو دیگری گوش نمی کردند . این توجه ،باعث شد که بعداً دو فرستنده رادیوئی دیگر به نامهای آتلانتیک سندر و سولداتن سندر کالایز که از اروپای اشغالی برای نیروهای آلمانی برنامه پخش می کردند ، روش مورد استفاده این رادیو را مورد تقلید قرار دهند .
به هرحال ظاهراً میهن پرستی این رادیوها ، دردسرهائی برای فرماندهان ایجاد می کرد . یکی از موضوع هائی که خشم مقامات این رادیو را برانگیخته بود ، موضوع فرار سربازان از خدمت بود. به تفضیل درباره روشهائی که سربازان ، پس از فرار از خدمت ، در کشورهای بی طرف بکارمی بستند ، سخن میراندند و در عین حال از این اقدام اظهار تاسف می کردند .
به این ترتیب زیرکانه به سربازان حالی می کردند که این گونه فرارها اتفاق می افتد . وگاهی نیز بطور غیر مستقیم آنان را به اینکار ترغیب و تشویق می کردند .
اخباری که از رادیو پخش می شد ، حقایق تازه ای درباره اوضاع جبهه ها در اختیار سربازان می گذاشت و این اخبار ، آنان را پریشان خاطر می ساخت .
اطلاعیه های این رادیو از جبهه جنگ ، آنان را از بسط و گسترش حملات متفقین به آلمان آگاه می ساخت . گاهی اخبار مربوط به بمباران شهرها را به اطلاع شنوندگان خود میرساند و خطر اینگونه گزارش ها آن بود که برخی از سربازان که در شهرهای بمباران شده ، خانواده ، یا اقوام و خویشاوندانی داشتند ممکن بود تحت تاثیر احساسات قرار گرفته ، پست های خود را ترک گویند و به کمک خانواده خود به شتابند .
اطلاعاتی که از این رادیوها پخش می شد ، همواره از سوی روزنامه ای به نام "اخبار سربازان" مورد تائید قرار می گرفت ، و این روزنامه به وسیله پست هوائی به جبهه ها ارسال می شد .

چرچیل و گوبلز لحظی از پروگانداهای تبلیغاتی نسبت به کشورهای حریف دست بر نمی داشتند .
این سرویس های خبری که برای سربازان آلمانی ، برنامه پخش می کردند ، برخلاف تصور ، صدرصد آلمانی نبودند ، بلکه این دستگاههای رادیوئی همچنین روزنامه هائی که در ارتباط با آن منتشر می شد ، زائیده افکار ، و ساخته پرداخته سازمان جاسوسی بریتانیا بود . این فرستنده های رادیوئی که ایستگاه اصلی آنها در انگلستان قرار داشت ، آنقدر نیرومند بودند که صدای رادیوهای واقعی نیروهای مسلح آلمان نازی را تحت الشعاع خویش قرار داده و آنها را خاموش می ساختند . و هدفشان آن بود که با استفاده از ابزارها و وسایل تبلیغاتی ، روحیه آن دسته از سربازان آلمانی را که دور از وطن خود بسر می بردند تضعیف نمایند و با پخش گزارشهائی آمیخته به درود ، بر بسیاری از حقایق سرپوش گذاشته و برعکس ، بسیاری از دروغ ها را ، راست جلوه دهند . و این در زمانی بود که برخی از کشورهای اروپائی در اشغال نیروهای آلمان نازی قرار داشت .
روزنامه "اخبار سربازان" که شباهت زیادی به روزنامه های ارتش آلمان نازی داشت هر شب به وسیله هواپیماهای انگلیسی ، روی مواضع دشمن ریخته می شد . این روزنامه نیز روش مشابه رادیو ها ، یعنی آمیزه ای از واقعیت و دروغ را دنبال می کرد .
گوبلز وزیر تبلیغات آلمان نازی
گوبلز وزیر تبلیغات آلمان نازی ، از این رسانه های دروغین که نامشان را رادیوی سیاه گذاشته بود ، و از این نوع تبلیغات که از سوی متفقین اعمال می شد ، بسیار ناراحت و خشمگین بود ، ولی بعنوان یک تبلیغاتچی ، این حملات را بدون پاسخ نمیگذاشت و باروش خاص خود به مقابله به این گونه تبلیغات علیه متفقین بر می خواست . از جمله استفاده از اطلاعات همین سرویس های خبری ، نکات مربوط به خرابکاری ، فرار از خدمت و غیره ، به زبان انگلیسی ترجمه می شد و بوسیله آلمانی ها ، پشت خطوط نیروهای انگلیسی و آمریکائی انداخته می شد .
منبع :
کتاب کلاه برداران تاریخ ، صص 170 -175