loading...

میلیتاری (Military) |مقالات نظامی

  اولین ناوچه توپدار نیروی دریائی شمال - سال 1303   گفتیم که نیروی دریائی ایران نخستین هدف مهاجمین بود . به همین جهت چه در شمال و چه در جنوب انهدام این نیرو در سر فصل دستورات

آخرین ارسال های انجمن

بخش دوم / حمله متفقین شهریور 1320 و غافلگیری نیروی دریایی ایران

عادل خوجه بازدید : 1724 جمعه 10 مهر 1394 نظرات (0)
 
اولین ناوچه توپدار نیروی دریائی شمال - سال 1303
 
گفتیم که نیروی دریائی ایران نخستین هدف مهاجمین بود . به همین جهت چه در شمال و چه در جنوب انهدام این نیرو در سر فصل دستورات قرار داشت . اگرچه در شمال جز کشتی سلطنتی شهسوار و چند قایق موتوری ، نیروی دیگری وجود نداشت ، و در این جا قبل از پرداختن به ماجرای خلیج فارس که موضوع اصلی ماست ، طی چمد سطر سرنوشت همین واحد جزئی را بیان می کنیم ، تا با فرصت بیشتر ، به تشریح حوادث جنوب بپردازیم :
 

نخستین منطقه ای  که روز سوم شهریور در شمال بمباران شد ، سواحل بندر پهلوی (انزلی) محل دیدبانی ماموران ایرانی بود که باعث کشته شدن چند سرباز و درجه دار شد و پس از آن تا شب هنگام این بمباران بتناوب ادامه داشت ، تا اینکه در ساعت 8 بعد از ظهر هشت فروند رزمناو شوروی ، که از صبح در آب های خزر و سواحل شفا رود دیده شده بودند ، به نزدیکی ساحل رسیدند .

 

صبح چهارم شهریور همزمان با شلیک مسلسل از هواپیماهای جنگی ، کشتیها نیز بندر پهلوی را گلوله باران کردند ، طی این بمباران که تا نزدیک ظهر ادامه داشت ، ناوگان مختصر ایران در دریای خزر بدست نیروهای شوروی افتاد و ناوسران ید الله بایندر (برادر غلامعلی بایندر که روز سوم شهریور در جنوب به شهادت رسید) که ضمن مسئولیت عملیات لاروبی بندرپهلوی (انزلی) کفالت فرماندهی نیروی استحفاظی را داشت ، همراه با گروهی دیگر شهید شدند و بدین ترتیب پرونده نیروی دریائی شمال بسته شد . اما حوادثت مهمتر و غم انگیزتر از همان بامداد روز سوم شهریور ، در خلیج فارس آغاز شد و با انهدام ناوگان جوان ایران که با چنان مصیبت و خون دلی تدارک شده و شکل گرفته بود ، منجر گردید .

 

 

thumb_DSC_0791.JPG

 

کارگاه موتورهای کشتی های جنگی در مدرسه سلطنتی میکانیکی ونیز 

 

 

در جنوب هجوم نیروهای بیگانه ، چه از طریق زمین و چه از طریق دریا با مقاومت شدید ماموران و افراد ایرانی روبرو شد ، اما مقاومت نیروی دریائی ایران و فرماندهان آن براستی قهرمانانه بود .

 

قسمت اعظم نیروی دریائی ایران که فرماندهی آن با دریابان غلامعلی بایندر بود ، در بندر خرمشهر مرکز پادگان و محل فرماندهی بود و پادگان های کوچک در جزایر هنگام ، قشم ، کیش مستقر شده بودند . علاوه بر وجود دو گروهان دریائی ، استقرار محل ستاد ، انبار مخازن ، تعمیرگاههای دریائی و آموزشگاههای نیروی دریائی که به این بندر از این نقطه نظر خاص اهمیت بیشتر می داد ، ناوهای ببر ، همای ، سیمرغ ، شاهرخ و کشتی یدکبر نیز در این بندر لنگر انداخته بودند . ناوبان یکم هرسیچی از افسران ناو کرکس ، به علت ماموریت موقتی که در همین یدک کش داشت ، در روزهای اول شهریور موقتاً در بندر شاهپور (بندر امام خمینی) بسر می برد .

 

در آبادان که مرکز تاسیسات نفتی و محل سوخت گیری کلیه ناوهای ایران بود ، ناو پلنگ عهده دار پاسداری از بندر شده بود . فرماندهی ناو را ناخدا سوم میلانیان به عهده داشت . و نابوان یکم کنهموئی و ناوبان یکم ریاضی به ترتیب مسئولیت قسمت توپخانه و امور هدایت ناو پلنگ را عهده دار بودند .

در بندر بوشهر نیز که مرکز اداره فانوسهای دریائی بود ، چند موتور دریائی در بندر شاهپور ، ناوهای کرکس و شهباز و افرادی که مامور حفاظت آنها بودند ، استقرار داشتند . علاوه بر این ، پنج موتور دریائی نیز برای انجام امور مربوطه در این بندر فعالیت می کرد و حوض شناور ، مخصوص کشتیها نیز ، در ساحل این بندر لنگر انداخته بود .

 

 

 

shhbz.jpg

 

ناو شهباز

 

 

این حوض شناور هفت هزار تنی برای نیروی دریائی جوان ایران خریداری شده بود ، تا بدین وسیله کشتیها را در داخل ایران تعمیر و رنگ آمیزی کنند و برای تقویت کادر درجه داران فنی آموزشگاه مهناوی نیز در ناو هما تاسیس شده و در اواخر سال 1319 در بندر شاهپور مقدمات تاسیس ساختمانهای لازم برای ایجاد پایگاه نظامی فراهم آمده بود . تاسیس نیروی دریائی مزبور سبب شد که نفوذ انگلستان درکرانه های ایران به میزان قابل توجهی کاهش یابد واز قاچاق اسلحه و برده فروشی و فعالیت غواصان خارجی ممانعت به عمل آید و گذشته از اینها سواحل وسیله دفاعی قابل توجهی پیدا کند و دولت ناگزیر نشود مامورین و واحدهای نظامی خود را از این بندر به آن بندر بوسیله کشتیهای بازرگانی خارجی بفرستد.

 

 

اما مسئله مهمی که بیش از پیش براهمیت و حساسیت این بندر می افزود پناهنده شدن هشت کشتی آلمانی و ایتالیائی به بندر شاهپور و وجود آنها در سواحل ایران ، در چنین روزهای بحرانی و خطیری بود.ماجرای این هشت فروند کشتی که روزسوم شهریور ، حوادث بزرگی را بوجود آورد و سواحل بندر ، حتی پهنه آبهای آنرا به صحنه جنگ دریائی از آتش مبدل ساخت ، مختصرا بدین شرح است :

 

 

khrkhs.jpg

 

ناو کرکس یکی از اولین ناوهایی که برای حفاظت از سواحل جنوب ایران در ایتالیا در  سال 1311 برای ایران ساخته شد.

 

 

مدت ها قبل از وقایع سوم شهریور و از اوائل جنگ جهانی دوم ، پنج کشتی آلمانی به بندر شاهپور آمده و به این بندر پناهنده شدند . چندی بعد نیز سه کشتی ایتالیائی به کشتیهای آلمانی پیوستند و بدین ترتیب ، بندر شاهپور علاوه بر اهمیتی که در بالا بدان اشاره شد بصورت یک بندر حساس در آمد .

درباره پناهنده شدن کشتیهای خارجی این نکته لازم به یادآوری است که معمولا در ایام جنگ کشتیهای یکی از کشورهای متخاصم وقتی در نزدیک شدن به بنادر خود احساس خطر کنند ، بیکی از بنادرکشورهای بی طرف پناهنده شده مورد حمایت آن دولت قرار می گیرند . کشتیهای آلمانی نیز در نزدیکی سواحل ایران خبر اعلام جنگ آلمان و لهستان و احتمال وقوع جنگ جهانی را می شنوند و به نزدیک ترین بندر بی طرف که شاهپور (بندر امام خمینی ره) باشد ، پناهنده می شوند . 9 کشتی آلمانی نیز که بزرگترین آنها کشتی بازرگانی «ویزن فلس» متعلق به شرکت هانزالین آلمان و به فرماندهی کاپیتن «پتر» بود ، بعد از ورود ایتالیا بجنگ ، به بندر شاهپور پناهنده شدند .

 

 

وجود این کشتیها و انجام کار حساس و خطر حفظ بی طرفی وظیفه ای بسیار دشوار برعهده افسران و ماموران نیروی دریائی ایران نهاده بود . همه روزه کشتیها از طرف افسران ایرانی بازرسی می شدند و در این بازدید ، حتی قوطی های کنسرو نیز از نظر دور نمی ماند . کوچکترین تغییر و تحولی در هریک از کشتیها یک بازرسی بسیار دقیق را ایجاب می کرد . زیرا خور «روکا» محل عبور و مرور کلیه کشتیهای جنگی و تجارتی انگلیس به بصره  و آبادان در دهانه شط العرب  در چند مایلی محل توقف کشتیها قرار داشت و کوچکترین بی دقتی ممکن بود با توجه به احساسات خصمانه طرفین ، حادثه جبران ناپذیری ببار آورد .

افسران ایرانی درراه انجام وظایف دقیق خود حتی از برگزاری یکی از اعیاد ملی آلمان در عرشه کشنی ها و همچنین از بر افراشتن پرچم آلمان به مناسبت پیروزی آن کشور بر لهستان ، در کشتیهای آلمانی جلوگیری کردند . این شدت عمل با اعتراض ماموران سیاسی آلمان نیز روبرو شد .

 

 

13-4.jpg

 

ناو آموزش مهناوی هما 

 

 

بندر شاهپور با چنین موقعیتی درست در ساعت چهار بامداد روز سوم شهریور بدون هیچگونه اعلام قبلی  با آتش مداوم رزمناوهای انگلیسی روبرو شد . در چنین ساعتی طبعاً جز افراد نگهبان سایرین در خواب و در حال استراحت هستند . چنانکخ در آبادان نیز ناوبان یکم حسن کهنموئی فرمانده توپخانه ناو پلنگ ، با شلیک گلوله توپخانه رزمناو انگلیسی از خواب بیدار شد ، که شرح آن خواهد آمد . و ناو ببر نیز در همین غافلگیری ، در زیر رگبار گلوله های توپ ، بمب ها و نارنجک های آتش زا طمعه حریق شد و به زیر آب رفت .

 

 

دریادار بایندر فرمانده نیروی دریائی جنوب که با صدای شلیک گلوله ها بیدار شده بود ، و همراه سروان مکری نژاد سراسیمه عازم بندر بودند ، در راه با یک زره پوش انگلیسی شدند و در اثر تیراندازی زره پوش و رگبار مسلسل هر دو افسر به شهادت رسیدند . ناخدا حسن میلانیان فرمانده ناو پلنگ نیز با گلوله های یک کشتی تجارتی که از نیمه شب سوم شهریور به ناگهان بصورت یک کشتی جنگی در آمده بود ، از پای در آمد .

 

 

images~1.jpg

 

شهید دریادار بایندر ، فرمانده نیروی دریائی جنوب

 

 

کشتیهای پناهنده آلمانی و ایتالیائی نیز ، مانند ناوگان ایران ، به ناگهان غافلگیر شده و قدرت دفاع از آنان سلب شده بود ، به همین جهت تصمیم گرفتند با غرق کردن کشتیها از افتادن آنها به دست دشمن جلوگیری کنند .

 

نخست ناخدا پتر فرمانده کشتی «ویزن فلس» دست بدین اقدام زد . اما چون فرصت حتی برای غرق کشتی ها نبود ، او با یک اقدام ابتکاری ، نخست کلیه نفت و روغن کشتی را روی سطح دریا خالی کرد و آنگاه همزمان با آتش زدن این مایعات ، مخازن کشتی را مملو از آب ساخت و کشتی را به عماق دریا فرستاد ، اما فرماندهان دیگر موفق به انهدام کامل کشتیهای خود نشدند .

 

مهمترین کشتی های آلمانی علاوه بر ویزن فلس ، هوین فلس و مارین فلس نام داشتند و پنج کشتی دیگر ، ظرفیتشان از این سه کمتر بود . نبرد ناوهای انگلیسی که به بندر شاهپور حمله ور شدند ، شش فروند بودند که از جمله آنها نبرد ناو کنمبلا و لورنس را باید نام برد . کنمبلا 15 هزار تن ظرفیت داشت . هجوم ناگهانی و یک پارچه شش نبرد ناو ، قدرت هر گونه واکنش و عکس العملی را از هشت کشتی پناهنده سلب می کند و انگلیسی ها پس از مشاهده حریق بندر و غرق قریب الوقوع کلیه کشتیهای آلمانی و ایتالیائی به تلاش پرداختند و سرانجام توانستند ، شعله های آتش را در سه کشتی ایتالیائی خاموش کنند ، در حالی که تمام پلها و موتورهای کشتی منفجر شده بود . ویزن فلس آلمانی 24 ساعت تمام می سوخت و سرانجام به زیر آب رفت .

هوین فلس یک وری به گل نشست و سایر کشتیها همراه با کلیه افسران آلمانی و ایتالیائی به اسارت انگلیسی ها در آمدند .

 

 

اما سرنوشت ناوهای شهباز و کرکس و حوض شناور نیروی دریائی ایران : پس از هجوم نبرد ناو کنمبلا و ناوهای دیگر ، یک گروهان از سربازان نیروی زمینی نیز به کمک افراد نیروی دریایی رفته واز اسکله شروع به تیراندازی می کنند. ولی قدرت آتش نبرد ناوهای انگلیسی به حدی است که خیلی زود مقاومت ناوهای ایرانی را درهم می شکند . نخست یک کشتی به حوض شناور نزدیک شده و با شلیک های مداوم کارکنان آن را از پای در می آورد . و هنوز آفتاب طلوع نکرده است ، که کشتی کرکس نیز بدست انگلیسی ها افتاده ، افسران و سربازان باقیمانده آن نیز دستگیر می شوند . ناو شهباز نیز دقایقی بعد به همین سرنوشت دچار می شود و پرچم ایران ایران از فراز هردو کشتی فرود آورده شده ، بجای آن پرچم انگلیسی برافراشته می شود .

 

 

Hmlh_bh_khshty_hy_nyrwy_dryyy_yrn_dr_bnd

 

حمله به کشتی های نیروی دریایی ایران در بندر خرمشهر (شهریور 1320)

 

 

در جریان این حوادث ، ریاست بندر شاهپور ناخدا یکم ظلی و فرماندهی ناو شهباز ، ناو سروان رسائی بود. و ناو کرکس نیز به فرماندهی سروان فزونی اداره می شدند و مجموعاً افراد پادگان نیروی دریائی یکصد و چهل  نفر بالغ می شده که پس از کشته شدن گروهی ، بقیه به اسارت نیروهای انگلیسی در آمدند که در پایان شرح مختصر این اسارت را بیان خواهیم کرد .

 

و اما چگونگی غرق ناو پلنگ ، با توجه به شهادت و گواهی جمعی از ماموران و سرنشینان آن :

گفتیم که شب قبل از سوم شهریور جمعی از ایرانیان مخصوصاً افسران نیروی دریائی به مجلس ضیافت آندرسن رئیس کشتیرانی شرکت نفت و جشن تولد موهوم پسر او دعوت شده بودند . در آن شب همه کوشش انگلیسی ها مصروف بر آن بود که تا می توانند افسران ایرانی را مست کنند . حتی اگر کسی میخواست مجلس را ترک کند ، با مقاومت «میهمان نوازانه !» انگلیسها روبرو می شد.

 

زنهای انگلیسی سعی می کردند ، یکی پس از دیگری افسران ایرانی را به رقص دعوت کنند. و مراقبت از افسران نیروی دریائی به حدی بود که حتی دو افسر ناوی که قصد داشتند قبل از پایان جشن مجلس را ترک کنند ، به دستور اندرسن ، به سختی مضروب و به بیمارستان شرکت اعزام شدند . همه این مراسم بدان خاطر بود که در در همین لحظات نبرد ناوهای انگلیسی در خفا مانند دزدان دریائی به سواحل ایران نزدیک شوند و افراد پیاده چون راهزنان شبروو در خشکی پیش بروند .همین کار را هم کردند .

 

درست در راس ساعت چهار بعد از نیمه شب بود که صدائی مهیب و هراس انگیز ، مردم نگران آبادان را از خواب بیدار کرد . گروهی تصور می کردند غرش آسمان است و جمعی تصور انفجار یکی از دیگهای بخار پالایشگاه چشم به آنسوی افق دوختند.

ولی وقتی این صدای هراس آور ، چند بار دیگر در هوای شرجی و مه آلود آبادان تکرار شد ، تردیدی باقی نماند که شعر شب پیش رادیو لندن ، حتی قبل از بر آمدن بلند آفتاب صورت تحقق یافته است .

 

 

 

British-supply-convoy-in-Iran-headed-by-

 

زره پوش های انگلیسی در شهریور 1320

 

 

شلیک توپهای پیاپی بود که از خلیج فارس و دهانه شط العرب بر میخاست و در دویست متری کشتی پلنگ در اسکله شماره 7 در مقابل دادگستری آبادان لنگر انداخته بود ، منفجر می شد . ملوانان کشتی در این ساعت ، باتوجه به گرمی هوا ، بدون لباس مشغول ورزش صبحگاهی بودند و سرگروهبان قوی هیکلی آنان را تعلیم میداد ، ناخدا میلانیان فرمانده کشتی که تازه از ضیافت انگلیسی ها بازگشته و بخواب رفته بود ، با صدای نخستین انفجارها از خواب جست و هراسان خود را به صحنه رسانید .اما درست در همین لحظه شعاع قوی یک نورافکن عرشه ناو را کاملاً روشن کرد و به دنبال آن نخستین گلوله توپ ، در کنار فرمانده منفجر شد .

 

میلانیان فقط فرصت یافته بود تا به افراد خود فرمان بدهد : بما ناجوانمردانه شبیخون زده اند . و آنگاه بدن قطعه قطعه شده اش ، روی عرشه ناو افتاد . سرگروهبان افراد را همانطور برهنه در جای خودشان مستقر ساخت ، تا به این گلوله باران پاسخ دهند ، اما هنگامیکه متوجه شد کلید انبار اسلحه نزد افسری است که هنوز از ضیافت انگلیس ها باز نگشته (و یا بصورت بازداشت و بنام میهمان در آنجاست) آه از نهادش برآمد .

 

 

nw_plng.jpg

 

ناو پلنگ

 

 

افسر دوم کشتی همراه با سرگروهبان ضمن تشویق افراد به مقاومت ، تصمیم گرفتند در انبار اسلحه را بشکنند ، ولی رگبار گلوله مهلتشان نمی داد .توپچی بی باروت کشتی ، فقط توانست خودش را به آب بزند و با اینکه هدف گلوله قرار گرفته بود ، خود را به ساحل و اتومیبل فرماندهی دریادار بایندر که عازم کشتی خود برساند . وی پس از گزارش به فرمانده نیروی دریائی از پای در آمد و هرگز ندانست که از عمر بایندر نیز لحظات بیش باقی نمانده است .

 

هنگامی که جسد نیمه جان بایندر و مکری نژاد در برابر افسران مهاجم در ساختمان بیسیم آبادان روی زمین افتاد و زبان خشک آنها در آرزوی جرعه ای آب بکام چسبیده بود ، آخرین آقار ناو پلنگ سر بزیر آب فرو می برد و ناو ببر نیز درحالیکه یک پهلو شده بود ، در کام شعله های آتش می سوخت .

بدین ترتیب نیروی دریائی ایران ، ناو 950 تنی پلنگ و کشتی جنگی 950 تنی ببر و چند فروند از کشتیهای ساحلی خود را از دست داد ، درحالیکه مردان رشیدی چون دریادار بایندر ، ناخدا نقدی ، ناخدا میلانیان ، ناوبان کهنموئی ، ناوبان ریاضی ، ناوبان هریسچی ، ناوبان مسگر زاده و ششصد درجه دار شجاع ایرانی نیز ، همراه با انهدام کشتیها ، شهید شده بودند .

 

 

Zly.jpg

 

دریادار ظلی از بازماندگان حمله متفقین به جنوب 

 

 

ناوها و ناوچه ها ، که هریک با هزاران خون دل تهیه شده بودند ، وقتی آفتاب سوم شهریور بر پهنه خونین آبهای خلیج فارس تابید ، یا غرق شده و یا بدست انگلیس ها افتاده بودند.تنها اثری که از کشتی و کشتیرانی ایران در خلیج فارس باقی ماند ، موسسۀ فانوسهای دریائی بوشهر و شش فروند کرجی بود ، که قبلا به گمرک منتقل شده بودند . همزمان با تصرف و مصداره کشتیها آن گروه از افسران و افراد که زنده مانده بودند ، به اسارت انگلیسی ها در آمدند .

کمی پس از تصرف ناوها و اسارت افسران و افراد بازمانده ، امیر البحر انگلیسی افسران ایرانی را برای پاره ای مذاکرات به کشتی کنمبلا فراخواند . سه افسر ایرانی : ناخدا یکم ظلی رئیس بندر شاهپور و ناو سروان رسائی و ناو سروان فزونی فرماندهان دو ناو شهباز و کرکس سوار قایق شده و در عرشه کنمبلا با فرمانده کشتی انگلیسی ملاقات کردند . وی پس از ابزار تاسف از حادثه ای که روی داده است ، سه پیشنهاد زیر را با فاسران نیروی دریائی ایران در میان گذاشت :

 

 

1-      با ما همکاری نموده و علیه دولت آلمان اعلام جنگ دهید

2-      روی ناوهای خود کماکان مشغول کار باشید ولی تحت امر افسران انگلیسی .

3-      دستور می دهیم دو توپ و مسلسل کشتیهای شما را پیاده نموده ، سپس در روی همان ناوهای خودتان می توانید به نام کشتی ارتباط بین خرمشهر و بندر شاهپور و بندر ماهشهر به کار خود ادامه داده و با ما همکاری نمائید .

 

 

ولی افسران نیروی دریائی ایران هر سه پیشنهاد فرمانده ناوگان انگلیسی را رد کردند و از او خواستند که در مورد پیشنهادات خود ، با مقامات دولت ایران در مرکز وارد مذاکره شوند .

 

مهاجمیم انگیسی پس از مایوس شدن از همکاری افسران نیروی دریائی ایران تصمیم می گیرند که آنان را با دو ناو شهباز و کرکس به عنوان اسارت به بصره ببرند . اما چون ناو شهباز ظاهرا در اثر عدم همکاری و احیاناً خرابکاری یکی از افراد نیروی دریائی ایران به گل می نشیند ، ناچار می شوند که همه آنان را به ناو کرکس منتقل کرده و بصره ببرند .

 

 

بدین ترتیب حوادث سوم شهریور که ضربات بزرگی بر کشورما وارد آورد ، در حقیقت بزرگترین ضبه خود را بر نیروی دریائی جوان ایران وارد ساخت و انگلیسی ها در اولین فرصت توانستند نقشه ای را که از مدت ها پیش طرح کرده و با هزاران حیله و دسیسه دیپلماسی موفق به اجرای آن نشده بودند ، عملی سازند و نیرومندترین رقیب خود را در خلیج فارس که مانع تسلط کامل و مزاحم اعمال نفوذ و توسعه طلبی آنان در این منطقه بود بکلی ازپای در آوردند .

 

ادامه دارد ....

 

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
وبگاه میلیتاری یکی از جامع ترین وب سایت های حوزه نظامی در ایران می باشد. این وبگاه کار رسمی خود را از شهریور ماه سال 92 آغاز کرد. همواره هدف و تلاش این وبگاه خدمت به حوزه نظامی کشور عزیزمان ایران بوده و وابسته به هیچ جناح و گروه خاصی نیست. از شما دعوت می شود با پیوستن به این وبگاه برای ما دلگرمی بزرگی باشید.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 583
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 137
  • آی پی امروز : 41
  • آی پی دیروز : 310
  • بازدید امروز : 70
  • باردید دیروز : 557
  • گوگل امروز : 10
  • گوگل دیروز : 141
  • بازدید هفته : 1,270
  • بازدید ماه : 1,656
  • بازدید سال : 186,155
  • بازدید کلی : 4,875,121